وکیل ابطال رای داوری + فوری !

وکیل ابطال رای داوری : در برخی از قراردادهای حقوقی ، ملکی و… مانند : مشارکت در ساخت و پیش‌فروش متداول است که شخص و یا اشخاص خاصی به عنوان داور جهت رسیدگی و حل اختلافات طرفین قرارداد انتخاب شوند تا در صورت بروز مشکل بین اشخاص اقدام به صدور رای نمایند.

در برخی مواقع نیز پس از آن که بین طرفین اختلاف ایجاد می شود. ممکن است حل اختلاف را به شخصی به عنوان داور ارجاع دهند و داور پس از رسیدگی اقدام به صدور رای ‌کند.

رای داور مانند رای دادگاه لازم الاجرا است و قابلیت تجدید نظر خواهی در مرجع بالاتر را ندارد و تنها حالتی که می توان رای داور را نقض نمود زمانی است که دادگاه صالح حکم به ابطال رای داوری صادر نماید.

وکیل ابطال رای داوری

ابطال رای داوری منحصر به موارد خاصی است که در قانون به آن تصریح شده است. و در غیر از موارد مذکور قابل ابطال نخواهد بود بر اساس ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی شخصی که رای داوری علیه وی صادر شده است. می تواند ظرف مدت ۲۰ روز بعد از ابلاغ ابطال رای داوری را از دادگاه صالح درخواست کند.

طرفین دعوای ابطال رای داوری

هر یک از طرفین داوری که رای به ضرر وی صادر شده و خواستار ابطال رای داوری است. باید تقاضای خود را علیه طرف دیگر مطرح کند .

مرجع صالح برای رسیدگی

دادگاهی که دعوی را به داوری ارجاع کرده است. یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد نسبت به دعوا ابطال رای داوری صالح است.

پس اگر دعوا بر سر مال غیر منقول باشد می توان در دادگاه محل وقوع مال غیر منقول طرح دعوا نمود.

نکته :

آرای که در راستای اجرای قانون داوری تجارت بین الملل صادر شده است. مرجع رسیدگی به درخواست ابطال رای داوری دادگاه موضوع ماده ۶ قانون مذکور می باشد.

اگر ارجاع امر به داوری از طریق دادگاه باشد برای ابطال رای داوری نیاز به تقدیم دادخواست نیست. ولی اگر داور از طریق دادگاه انتخاب نشده باشد برای ابطال رای داور باید دادخواست تقدیم شود . ارجاع مجدد به داور مانعی ندارد اگرچه دادگاه پس از ابطال رای داور شروع به رسیدگی کرده باشد.

معامله لا اتباع خارجی

در معامله و قرارداد با اتباع خارجی تا زمانی که اختلاف ایجاد نشده است. التزام طرف ایرانی به ارجاع اختلاف به داور دارای تابعیت مساوی با طرف خارجی ممنوع است و چنین التزامی بی اثر بوده و آن قسمت از معامله که بر این مبنای باشد باطل است.
اگر رای داوری به حق شخص ثالث که خود یا نماینده اش در تعیین داور شرکت نداشته است خللی وارد کند. شخص می تواند در قالب اعتراض ثالث نسبت به رای داور معترض شود .

علاوه بر درخواست ابطال رای داور دادخواست تعیین داور نیز از جمله دادخواست هایی است که طرفین قراردادی که در آن حل اختلاف را به داوری واگذار کرده ولی داور را تعیین ننموده قابل تقدیم به دادگاه می باشد.

دادگاه رسیدگی کننده به درخواست ابطال رای داور نمی تواند به اصل اختلاف طرفین قرارداد رسیدگی و نسبت به آن حکم صادر کند. و صرفاً به حدود خواسته خواهان در خصوص تایید و یا ابطال رای داور رسیدگی می نماید.

نکته :

نمی توان اعتراض به نحوه رسیدگی داور و ادله ابراز شده از سوی داور را مستند ابطال رای داور قرار داد. زیرا دادگاه صلاحیت رسیدگی به نحوه رسیدگی و ارزش ادله استنادی داور را ندارد. اگرچه طبق ماده ۴۸۲ قانون آیین دادرسی مدنی رای داور باید موجه و مدلل باشد. اما برخی محاکم اعتقاد دارند حتی اگر رای داوری فاقد مستند و دلیل باشد رای صحیح است.

در صورت تقدیم دادخواست ابطال رای داوری اجرای رای داور متوقف نمی شود مگر آن که به نظر دادگاه رسیدگی کننده ،دلایل اعتراض قوی باشد.

در چنین مواردی دادگاه قرار توقف اجرای رای داور را صادر می نماید. و در صورت صلاح دید دادگاه تامین مناسب از معترض به رای داوری اخذ خواهد شد .

بنابراین با درخواست دستور موقت نمی توان مانع از اجرای رای داوری شد. و صرفاً از طریق درخواست توقف اجرای رای داوری می توان جلوی اجرای حکم را گرفت.

وکیل ابطال رای داوری

به جهت سهولت ابطال رای داوری ، بهتر است تا از وکیل داوری در این زمینه بهره برد. چرا که وکیل امور حقوقی می تواند در کوتاه ترین زمان ممکن، موکل خود را برای رسیدن به هدف مطلوب همراهی کند.

در صورت نیاز به وکیل و مشاور حقوقی می توانید از طریق راه های ارتباطی با وکیل فرنیان فر تماس حاصل فرمایید.

نکاتی در خصوص جرم و تعریف آن

نکاتی در خصوص جرم – تعریف جرم

جرم چیست؟

جرم از نظر اجتماعی نقض نظام جامعه است نظام جامعه تغییر پذیر است. و به همین جهت نمی‌توان مفهوم جرم طبیعی را پذیرفت. در عمل، شناختن مفهوم اجتماعی جرم کفایت نمی‌کند.

حقوقدان باید مختصات جرم را معلوم نموده و تعریفی از آن به دست بیاورد تا از ترکیب مختصات جرم تعریف آن مشخص شود.
جرم از خطای انتظامی متمایز است کلمه جرم علاوه بر مفهومی که در حقوق جزا دارد. دارای مفهوم مشخصی در حقوق مدنی می باشد.

نکاتی در خصوص جرم و تعریف آن

مفهوم جرم از دو منظر قابل مطالعه است:

تعریف جرم از نقطه نظر اجتماعی

وکیل کیفری : از نظر اجتماعی مفهوم جرم نظیر مفهوم اخلاق متغیر و در حال تحول می باشد. دلیل این مطلب آن است که وصف مجرمانه عملی از نقطه ‌نظر اجتماعی و همچنین میزان مجازاتی که قانون برای عمل مجرمانه در نظر خواهد گرفت. بستگی به افکار عمومی دارد و افکار دائماً در حال تغییر و دگرگونی است.

دولت بر اساس فلسفه و شرایط مزبور اصولی را برای اعتدال جامعه و بقای آن پیش بینی می کند که افراد مجبور به اطاعت و احترام نسبت به این اصول هستند و هر گاه از آن تخلف نمایند مجازات خواهند شد.

جرم چیست ؟

بنابراین جرم از نقطه نظر اجتماعی عملی است که نظم اجتماعی را نقض نموده باشد. و این نظم در هر عصری متناسب و درخور تمدن و سطح افکار و عقاید متعارف همان عصر می باشد.

تعریفی که گاروفالو( بانیان مکتب اثباتی) از جرم ارائه می‌دهد. متوجه همین نقطه نظر اجتماعی است گاروفالو می‌گوید:( جرم عملی است برخلاف احساسات متوسط تقوا و نیکوکاری ).

تعیین اصولی که نظام جامعه در دوره معینی بر آن استوار است امکان پذیر می باشد و همواره می‌تواند معلوم داشت قواعدی که تخلف از آنها جرم به شمار می‌آید کدام است اما مسئله ای که پاسخ به آن دشوار است آن است که”

  • آیا در میان اصول و قواعد مزبور؛ اصل و قاعده ای هست که لایتغیر باشد و تخلف از آن همواره جرم تلقی گردد ؟
  • به عبارت دیگر آیا جرم طبیعی وجود دارد یا خیر ؟

گابریل تارد معتقد به جرم طبیعی است و آن را این گونه تعریف می‌کند:( جرم طبیعی عملی است که به علت مخالفت آن با شرایط اساسی زندگانی اجتماعی همواره منع شده است.)

  • اما آیا از میان شرایط اساسی زندگانی اجتماعی چیزی می تواند تا همیشه و همه جا معتبر باشد؟

تاکنون جوابی به این سوال داده نشده است. و این مطلب همچنان مبهم مانده است پاره ای از نویسندگان حقوق جزا خواستند از مفهوم عدالت در حل این مسئله کمک بگیرند. اما باید دانست که این مفهوم هم به عنوان ملاک تشخیص جرم طبیعی کافی نیست .زیرا عدالت مطلق در دسترس بشر نیست و عدالت نسبی هم ثابت و یکسان نمی باشد.

تعریف جرم از نقطه نظر حقوقی

تعریف جرم از نظر اجتماعی برای قانون گذار مفید است زیرا با توجه به آن می‌تواند پایداری اصولی اساسی زندگی اجتماعی را تضمین نموده و برای تجاوز به آن مجازات تعیین کند اما برای قاضی ضرورت دارد که از جرم تعریف حقوقی در دست داشته باشد. به عنوان یک پدیده قضایی، جرم عملی است که قابل مجازات باشد.

این تعریف نارساست و ماهیت و مختصات جرم را نشان نمی‌دهد در قانون مجازات عمومی ایران نیز تعریفی از جرم ارائه نشده است.

ماده ۲ قانون مجازات

فقط در ماده ۲ قانون مذکور یکی از اوصاف جرم مندرج شده است به این شرح :(هیچ عملی را نمی‌توان جرم دانست مگر آنچه به موجب قانون جرم شناخته شده است).

به طوری که ملاحظه می شود قانونگذار ایران در ماده ۲ قانون مجازات وصف قانونی بودن جرم را که از اوصاف اصلی آن می باشد اعلام کرده است زیرا در سایه آن آزادی فردی از خودکامگی و خودسری قضات و دادرسان مصون می‌ماند. اما باید دانست تمام خصوصیات جرم در این وصف منعکس نشده.

شناختن جرم مستلزم توجه به سایر اوصاف آن می‌باشد که در ادامه به آن می پردازیم:

  1. جرم همواره یک عمل خارجی از انسان است که این عمل گاهی فعل است و زمانی ترک فعل بنابراین تصمیم مجرمانه جرم تلقی نمی شود.
    جرم عقیده وجود ندارد یعنی عقیده هر چه باشد جرم تلقی نمی‌شود اما انتشار عقیده ممکن است جرم باشد.
  2. قانونگذار برای جرم مجازات پیش‌بینی نموده است بنابراین به صرف این که عملی ممنوع باشد آن عمل را نباید جرم دانست باید ممنوعیت عملی توام با ضمانت اجرای جزایی باشد تا آن عمل در جامعه جرم شناخته شود.
  3. فرد در ارتکاب عمل ممنوعی که قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده است برخلاف حق اقدام نموده باشد.
    بنابراین ارتکاب عملی که به موجب قانون ممنوع و قابل مجازات است در مقام استفاده از حق و یا انجام وظیفه جرم شناخته نمی شود .

اکنون با تلفیق موارد فوق می توانیم جرم را تعریف نماییم.

جرم رفتار و عمل خلاف قانون است که به دلیل انجام تکالیف و یا استیفای حق نبوده و برای آن مجازات مقرر شده است. این تعریف مانند همان است که (کارارا) برای جرم پذیرفته است .

عناصر تشکیل دهنده جرم:

به طور کلی از تحلیل تعریف مزبور مشخص می گردد که برای تحقق جرم وجود ۳عنصر ضرورت دارد.

  1. عنصر مادی : عمل خارجی انسان است. که به مفهوم فعل یا ترک فعل نمایان می شود.
  2. عنصر قانونی : بدین معناست که وصف مجرمانه با تعریف قانون باشد به بیان دیگر آن عملی جرم است که در قانون پیش‌بینی شده باشد.
  3. عنصر معنوی : زمانی که انسان اخلاقاً مسئول عمل ارتکابی باشد.

فسخ قرارداد به جهت خیار تخلف شرط

فسخ قرارداد به جهت خیار تخلف شرط : اگر در قرارداد به نفع یکی از طرفین شرطی پیش‌بینی شده باشد اعم از آن که شرط فعل باشد یا شرط صفت و یا شرط نتیجه در صورت تخلف متعهد از شرط و یا بی اعتباری شرط ، مشروط له می تواند اقدام به فسخ قرارداد نماید. در ادامه با توضیحات وکیل فرنیان فر همراه باشید…

اگر شرایط مندرج در قرارداد شرط صفت باشد :

مانند آن که در قرارداد شرط شود ملک مورد معامله دارای صفت و ویژگی خاصی است. در چنین حالتی اگر ملک فاقد ویژگی مذکور در قرارداد باشد خریدار حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.

فسخ قرارداد به جهت خیار تخلف شرط

در صورتی که شرط مذکور در قرارداد شرط فعل باشد:

اگر شخص متعهد به عهد خود عمل نکند شخصی که تعهد به نفع او شده است. ابتدا باید الزامات متعهد به انجام تعهد را از دادگاه بخواهد در صورتی که متعهد به تعهد خود عمل نکرد. متعهد له می‌تواند شخصاً و یا از طریق شخص ثالث تعهد را انجام و هزینه‌های آن را از متعهد دریافت نماید.

در صورتی که امکان اجرای تعهد از طریق متعهدله و یا شخص ثالث نباشد متعهدله می تواند اقدام به فسخ قرارداد کند .
در هر یک از موارد فوق شخصی که در قرارداد به نفع او شرطی ذکر شده است می‌تواند پس از فسخ قرارداد به هر نحوی دادخواست تایید فسخ قرارداد را در دادگاه حقوقی مطرح نماید.

طرفین دعوا

پس از فسخ قرارداد از سوی صاحب حق فسخ، فرد می تواند درخواست تایید فسخ را در دادگاه صالح مطرح کند .

مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای تایید فسخ قرارداد . چنانچه فسخ مربوط به معاملات ملکی باشد دادگاه محل وقوع ملک صلاحیت رسیدگی را خواهد داشت .

اجرا رای

فسخ قرارداد به جهت خیار تخلف شرط در واقع زمانی حاصل می‌شود که متعهدله آن را اعمال و به طرف مقابل اعلام می‌کند . بنابراین اجراییه در این دعوی صادر نمی شود و حکم دادگاه تنها جنبه اعلامی دارد.

نکته 1:

به خیار تخلف شرط اصطلاحاً خیار اشتراط نیز گفته می‌شود.

تایید فسخ از آنجا که خلاف اصل صحت قرار داد است و ادعایی است که می بایستی ثابت گردد به عنوان خواسته مطرح می گردد اما در صورتی که به عنوان دفاع از دعوای طرف مقابل مطرح شود نیاز به طرح دعوای تقابل ندارد.

بر این اساس طرفی که مدعی فسخ قرارداد و انحلال آن است. می تواند صبر کند تا طرف مقابل برای الزام وی به قرارداد یا عناوین مشابه دیگر اقدام کند. و در مقام دفاع از حقوق خود به فسخ قرارداد استناد کند . بر این اساس در استناد به فسخ قرارداد نیازی به طرح دعوای تقابل هم نخواهد بود .

طرح دعوای تایید فسخ در جایی کاربرد دارد که مدعی فسخ می خواهد هر چه سریعتر تکلیف قرارداد را روشن و از آثار فسخ قرارداد استفاده کند. و یا در کنار خواسته تایید فسخ خواسته دیگری نظیر استرداد وجه و یا ابطال سند و یا مطالبه خسارت را نیز دارد. و به همین خاطر متداول است که دادخواست تایید فسخ قرارداد در کنار دعاوی دیگر مطرح می گردد .

نکته 2 :

اگر تاخیر در پرداخت هر یک از اقساط ثمن برای فروشنده حق فسخ ایجاد کند وصول هر کدام از اقساط که موعود آن گذشته باشد. از سوی طلبکار می تواند قرینه ای بر اسقاط ضمنی حق فسخ باشد. حق فسخ قرارداد به دلیل تخلف متعهد از شرط قراردادی فوریت ندارد و صاحب حق فسخ هر زمان که بخواهد می تواند اقدام به فسخ قرارداد کند.

نکته 3 :

حق فسخ در صورت فوت ذیحق به ورثه منتقل می‌شود.
اگر بعد از عقد قرارداد و قبل از فسخ آن خریدار در ملک تصرفات حقوقی مانند: فروش رهن و اجاره انجام دهد. در صورت فسخ قرارداد این تصرفات معتبر است مگر آنکه در قرارداد عدم تصرفات ناقله شرط شده باشد.

نکاتی در خصوص جعاله

نکاتی در خصوص جعاله : مفهوم و ماهیت جعاله تعهدی است که در قانون مدنی در بخش مربوط به عقود معین آورده شده است و همان طور که بعداً از محتوای مواد مربوط خواهیم دید جعاله عقد نیست بلکه نوعی تعهد یا التزام است.

زیرا برخی شرایط اساسی برای تحقق عقد را در بر ندارد. و قانون مدنی نیز در هیچ یک از مواد مربوطه به اصطلاح یا عبارت عقد جعاله اشاره‌ای ننموده است . توضیحات بیشتر در ادامه با وکیل حقوقی :

جعاله چیست؟

جعاله در تعریف و مفهوم ساده عبارت است از اینکه شخص کار یا عملی را پیشنهاد (ایجاب) می نماید. و در ازای آن تعهد می‌کند که هر کس آن عمل را به انجام رساند و نتیجه آن را ارائه دهد پاداش یا مژدگانی و یا به تعبیر قانون مدنی اجرت خود را دریافت می کند.

نکاتی در خصوص جعاله

ماده ۵۶۱ قانون مدنی اینچنین می‌گوید :

جعاله عبارت است از التزام شخصی در مقابل عملی اعم از اینکه طرف معین باشد یا غیر معین.

بنابراین جعاله دو طرف دارد یک طرف جاعل یا ملتزم که انجام کار را پیشنهاد و ایجاب می نماید. و طرف دیگر عامل و آن کسی که انجام عمل را بر عهده می‌گیرد. قبول انجام عملی از طرف عامل می‌تواند صریح یا ضمنی باشد . در جعاله مژدگانی یا پاداش را جُعل می نامند.

جعاله التزامی است عهدی، زیرا جاعل تعهد به پرداخت جعل و عامل تعهد به انجام عمل می نماید. همچنین جعاله تعهدی معوض است .

این دو عِوض عبارتند از:

  1. کاری که باید انجام شود
  2. اجرتی که باید تادیه گردد .

نکاتی در خصوص جعاله : برخی از شارحین قانون مدنی جعاله را تعهدی تملیکی به حساب آورده اند زیرا معتقدند که جعل از طرف جاعل به عامل تملیک می‌گردد .
نتیجه آنکه باید گفت جعاله عقدی است تملیکی از جانب جاعل و عقدی است عهدی از جانب عامل.

مقایسه جعاله با اجاره اشخاص :

اگرچه جعاله و اجاره اشخاص شباهت‌هایی با یکدیگر دارد. ولی این دو با هم متفاوت بوده و اختلافاتی به شرح زیر دارند :

  1. اجاره اشخاص دو طرف دارد (مستاجر و اجیر) که هر دو طرف باید معلوم و مشخص باشند .
    ولی در جعاله یکی از طرفین یعنی عامل ممکن است معلوم و مشخص نباشد (درجعاله عام)
  2. در اجاره اشخاص اجرت معلوم و مشخص است. ولی در جعاله چنین نیست و آنچنان که در ماده ۵۶۳ قانون مدنی می‌گوید در جعاله معلوم بودن اجرت من جمیع الجهات لازم نیست. بنابراین اگر کسی ملتزم شود که هرکس مال گمشده ای را پیدا کند حصه(بخش،قسمت یا سهم ) مشاع معینی از آن مال او خواهد بود ؛جعاله صحیح است .
  3. در اجاره اشخاص کاری که باید اجیر انجام دهد معلوم است. حال آنکه در جعاله بر اساس ماده ۵۶۴ قانون: (در جعاله گذشته از عدم لزوم تعیین عامل ممکن است عمل هم مردد و کیفیت آن نا معلوم باشد .)

متوجه می‌شویم که شرایط و کیفیت رسیدن به نتیجه در جعاله ممکن است. برای عامل یا جاعل حتی هر دو روشن نباشد.

اقسام جعاله

ماده ۵۶۱ قانون مدنی می‌گوید:( …. اعم از اینکه طرف معین باشد یا غیر معین…) با توجه به قسمت اخیر این ماده می توان گفت که جعاله مانند وقف به دو شکل جعاله خاص و جعاله عام به محقق می شود .

جعاله خاص:

آن است که جاعل به شخص یا اشخاصی که قابل احصا هستند می‌گویند اگر اتومبیل مسروقه مرا پیدا کنی و یا شما چند نفر اگر بتوانید اتومبیل مسروقه مرا پیدا کنید ۲۰۰ هزار تومان مژدگانی می‌پردازم.

جعاله عام :

درجعاله عام طرف جاعل نسبت به ایجابی که می‌کند مشخص نیست مثلاً جاعل در روزنامه آگهی می‌دهد. که هرکس اتومبیل سرقت شده مرا با این مشخصات پیدا کند ۲۰۰ هزار تومان مژدگانی دریافت می نماید.

با توجه به تقسیم بندی فوق بعضی از اساتید حقوق بر آن شده اند که بگویند جعاله خاص عقد است زیرا دو طرف دارد که یکی ایجاب می‌کند. و دیگری قبول می‌نماید اما همچنان که قبلاً نیز متذکر شدیم قانون مدنی به این نکته توجهی ننموده و در همه حال جعاله را به عنوان تعهد و التزام بیان کرده است.

مقایسه جعاله و استیفای منفعت

در ماده ۳۳۶قانون مدنی آمده: هرگاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد. عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اینکه معلوم شود قصد تبرع داشته است.

استیفاء چیست؟

نکاتی در خصوص جعاله , استیفاء عبارت است از بهره‌مند شدن کسی از عمل یا منفعت مال غیر بر مبنای اذنی که مالک مال یا صاحب عمل قبلاً داده است .
استیفای منفعت از اقسام شبه عقد و مانند عقد اجاره است. زیرا در استیفاء توافق بین طرفین برای انجام عمل یا بردن منفعت از مال موجود می باشد و از این جهت شباهت به عقد دارد . ولی شرایط دیگر عقد ،از قبیل تعیین عوض را دارا نمی باشد.

با توجه به نکات فوق الذکر مشخص می‌شود که اولاً استیفاء با جعاله تفاوت دارد. زیرا در استیفاء طرف عامل همیشه مشخص می باشد. حال آنکه در جعاله ممکن است طرف عامل غیر معلوم باشد.

از مقایسه دو ماده ۳۳۶ و ۵۶۱ قانون مدنی چنین استنباط می‌شود که در استیفاء قبولی عامل همیشه صریح است. و حالا آنکه در جعاله ممکن است قبولی عامل ضمنی باشد. یا عامل قبولی خود را حتی به طور ضمنی ابراز نداشته و قبل از اعلام ایجاب، عمل را از روی تصادف به طور اتفاقی انجام داده باشد.

مشاوره حقوقی فسخ قرارداد به جهت تدلیس

مشاوره حقوقی فسخ قرارداد به جهت تدلیس : هرگاه یکی از طرفین معامله (معمولاً فروشنده یا اجاره دهنده ) برای فریب دادن طرف دیگر وصفی موهوم و بی اساس را به ملک خود نسبت دهد. یا ایرادی که در آن است را بپوشاند در معامله تدلیس کرده است.

به بیان دیگر تدلیس عبارت است از پوشاندن عیب مال و یا اظهار کردن و نمایاندن امتیاز و کمال غیر واقعی در مال به عنوان مثال:
اگر فروشنده برای پنهان کردن شکاف دیوار ملک، آن را با کمد بپوشاند مرتکب تدلیس شده است.

برای آنکه خیار تدلیس محقق شود حتماً باید عملیات فریبکارانه صورت گیرد و طرف مقابل نیز در نتیجه این عملیات فریب خورد.
البته اگر توافق طرفین بر سالم بودن ملک باشد نه گفتن عیوب و مشکلات ملک ، ممکن است تدلیس محسوب نشود.

مشاوره حقوقی فسخ قرارداد به جهت تدلیس

نکات مهم فسخ قرارداد به جهت تدلیس

عملیات فریب باید به نحوی باشد که موجب رغبت شخص فریب خورده به انجام معامله شود و این فریب ضرر قابل توجهی به وی وارد کند که در این صورت شخص فریب‌خورده حق فسخ معامله را خواهد داشت.

پس از آنکه قرارداد بر اساس خیار تدلیس توسط ذینفع فسخ شد. هر یک از طرفین قرارداد می توانند دادخواست تایید فسخ را در دادگاه صالح مطرح نمایند.

حتی اگر تمام حقیقت گفته نشود و شنونده آنچه را که گفته شده است تمام حقیقت بداند باز هم طرف مقابل دچار فریب شده و حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.

اگر نقص به نحوی باشد که سبب ایجاد اشتباه موثر در عقد گردد قرارداد از اصل باطل است و فسخ آن وجهی ندارد.

نکته : شرط اسقاط کافه خیارات در قرارداد به طور مطلق شامل خیال تدلیس نمی شود.

خیار تدلیس را نمی‌توان ضمن قرارداد جداگانه ساقط کرد به این دلیل که شرط اسقاط آن با نظم عمومی منافات دارد. مگر این که شخص بعد از اینکه متوجه شد فریب خورده است. و حق فسخ برایش ایجاد شد آن را ساقط نماید. حق فسخ در این دعوی بعد از علم به آن فوری است و تعلل در آن موجب اسقاط حق فسخ می گردد.

دریافت مشاوره حقوقی از وکیل فرنیان فر

افراد برای مطالبه حق خود معمولاً دادخواست تایید فسخ قرارداد را در کنار دعوای مطالبه وجه بابت استرداد ثمن مطرح می‌ نمایند اگر فریب دادن طرف معامله با استفاده از وسایل متقلبانه باشد عمل از مصادیق جرم کلاهبرداری است.

تایید فسخ خلاف اصل صحت قرارداد ها است. و باید به عنوان خواسته دعوی مطرح شود اما در صورتی که به عنوان دفاع از دعوی طرف مقابل مطرح گردد. دیگر نیاز به طرح دعوای تقابل ندارد. طرفی که مدعی فسخ قرارداد و انحلال آن است می‌تواند در مقام دفاع از حقوق خود به فسخ قرارداد استناد کند.

تایید بطلان معامله به دلیل حجر

تایید بطلان معامله به دلیل حجر : حجر به معنای ممنوع شدن شخص از تصرف و معامله نسبت به اموال خود است.
مهمترین اسباب حجر می توان به صغر(عدم بلوغ) سفیه( کسی که عقل معاش ندارد.) دیوانگی و ورشکستگی (ورشکستگی تاجر نیز یکی از اسباب حجر است که تاجر را از تصرف در اموال خود به ضرر طلبکاران منع می کند.) اشاره نمود. شخصی را که دارای شرایط حجر می باشد اصطلاحاً محجور می نامند.

بطلان معامله به دلیل حجر در قانون

وکیل امور حقوقی : بر اساس قانون اغلب معاملات اشخاص محجور باطل و در مواردی هم غیر نافذ استو معاملات غیر نافذ محجور با رد سرپرست وی مثل ولی و قیم باطل خواهد شد.

تایید بطلان معامله به دلیل حجر

از جمله اشخاص محجوری که معاملات آنها باطل است: مجنون و صغیر غیر ممیز است بنابراین اگر شخص مجنون یا صغیر غیر ممیزی ملکی را معامله کند آن معامله باطل خواهد بود. و طرف دیگر معامله می‌تواند تایید و اعلام بطلان آن را از محکمه بخواهد.

معاملات صغیر ممیز و اشخاص غیر رشید که هیچ ضرر و تعهدی برای آنها ایجاد نکند. صحیح استو و معاملاتی که ممکن است آنها را متعهد کند. و یا ضرری برای آنها داشته باشد غیر نافذ است. و صحت آن منوط به تایید ولی و یا قیم است .

معاملات تاجر ورشکسته در شرایطی صحیح و در مواردی باطل و در مواردی غیر نافذ و در برخی حالات قابل فسخ است .

ممنوع بودن برخی از معاملات

برخی معاملات قیم شخص محجور از نظر قانونی ممنوع می باشد. و ضمانت اجرای این گونه معاملات عدم نفوذ آن و در صورت رد این معاملات از سوی دادستان بطلان آن است.

به عنوان مثال : فروش اموال غیرمنقول محجور توسط قیم بدون اجازه دادستان مانند معامله فضولی غیر نافذ استو و اگر دادستان معامله را تنفیذ نکند معامله باطل خواهد شد.

در تمام مواردی که معاملات محجور باطل محسوب می شود. دادگاه به تقاضای ذینفع و یا شخص ذی سمت به دادخواست بطلان رسیدگی و بطلان معامله را تایید می نماید.

در این گونه دعوا ها هر شخصی که با محجور قراردادی منعقد کرده به طور مثال شخصی به عنوان خریدار یا فروشنده ملکی را معامله کرده است. می‌تواند خواهان دعوی باشد و به طرفیت ولی یا قیم محجور دادخواست مطرح نماید.

به علاوه ولی، قیم و یا دادستان نیز می‌توانند به عنوان خواهان به طرفیت شخصی که با محجور معامله کرده است. (خریدار یا فروشنده ) طرح دعوی کنند . در مورد تاجر ورشکسته از سوی مدیر تصفیه و یا هر یک از طلبکاران ورشکسته می تواند دعوا مطرح شود .

مرجع صالح برای رسیدگی

اگر مالی که معامله شده است مال غیر منقول باشد. دادگاه محل وقوع ملک صلاحیت رسیدگی به این موضوع را دارد در مورد معاملات تاجر ورشکسته دادگاهی که حکم ورشکستگی را صادر کرده است. می تواند به دادخواست تایید بطلان قرارداد رسیدگی نماید.

اجرا رای :

معاملات شخص محجور یا غیر نافذ است که در صورت رد باطل محسوب می‌شود و یا از ابتدا باطل است. و در هر دو صورت دادگاه معامله را ابطال نمی‌کند و انشای جدیدی در رای خود نمی آورد بلکه تنها بطلان معامله را تایید می‌کند. و در این خصوص نیاز به صدور اجرائیه نیست.

در مواردی که محجور شناخته شدن فرد نیاز به حکم دادگاه دارد مانند: حجر سفیه یا ورشکسته اگر حکم حجر از طرف دادگاه صادر نشده باشد نمی توان شخصی را محجور دانست و در ابتدا بایستی از دادگاه صالح حکم ‌حجر اخذ شود. و دادگاه ابتدای تاریخ حجر را معلوم کند تا بتوان دادخواست تایید بطلان معامله را مطرح نمود.

فردی که ملک خود را تحت هر عنوان به مجنون و صغیر غیر ممیز می‌سپارد به زیان خود اقدام کرده است . و حق ندارد از بابت تلف مال خود مطالبه خسارت کند.

اگر حکم حجر صادر شده باشد استناد به بطلان قرارداد می‌تواند به عنوان دفاعی در مقابل دادخواست اشخاص ثالث مطرح شود. و نیازی به طرح دادخواست مستقل نیست.

وکیل الزام به اخذ پایان کار

وکیل الزام به اخذ پایان کار : همانطور که می دانید امور ملکی شامل مطالب گسترده حقوقیست که عناوین مختلفی را در بر می گیرد. یکی از این عناوین الزام به اخذ پایان کار می باشد. اکنون می‌خواهیم در این مطلب به شرح این عنوان بپردازیم.

گواهی پایان کار چیست؟

گواهی پایان کار سندی است که بر اساس تقاضای مالک یا وکیل قانونی وی پس از اتمام عملیات ساختمانی توسط شهرداری در صورتی که تاییدیه عدم خلاف در بنا و عدم بدهی ساختمان به شهرداری را داشته باشد صادر می شود و تایید کننده پایان عملیات ساختمانی و انطباق بنای ساخته شده با قوانین شهرسازی می باشد.

وکیل الزام به اخذ پایان کار

اخذ پایان کار

لازم به ذکر است اخذ پایان کار باید به وسیله مالک رسمی ملک انجام ‌شود اما در صورتی که ساختمان به صورت قرارداد مشارکت در ساخت، بنا شده باشد معمولاً سازنده با دریافت وکالتنامه کاری ،تعهد به اخذ گواهی پایانکار می‌دهد.

در مواردی که ملک فروخته شده باشد و یا ملک موضوع مشارکت در ساخت پایان کار نداشته باشد شخص ذی نفع می تواند دعوای الزام به اخذ پایان کار را مطرح کند.

البته در مواردی نیز ممکن است شهرداری به دلایل غیرموجه از صدور گواهی پایان کار امتناع ورزد که در چنین حالتی شخص ذینفع می‌تواند الزام شهرداری را نسبت به صدور پایان کار از دادگاه بخواهد .

طرفین دعوا

خواهان :

در این دعوا خواهان شخصی است که از صدور پایانکار نفع می‌برد . مانند: شخصی که ملک نوساز فاقد پایان کار را خریداری کرده است و یا ملکی را خریداری نموده که اعتبار گواهی پایان کار آن به پایان رسیده است.

خوانده:

خوانده نیز شخصی است که اخذ گواهی پایان کار قانوناً و یا طبق قرارداد بر عهده اوست و از انجام این تعهد امتناع می‌کند. این شخص می تواند مالک ،فروشنده یا پیش فروشنده ملک و یا سازنده ملک باشد .
در صورتی که متعهد اخذ پایان کار شخصی غیر از مالک باشد علاوه بر شخص متعهد، مالک رسمی ملک را نیز باید جزو خواندگان قرار داد.

در مواردی که موضوع دادخواست الزام شهرداری به صدور گواهی پایانکار است، خوانده دعوا شهرداری مربوطه خواهد بود.

دادگاه صالح :

کلیه دعاوی راجع به املاک باید در دادگاه مطرح شود که ملک در حوزه قضایی آن دادگاه واقع شده است.

نحوه رسیدگی:

پس از قطعیت حکم محکوم له (خواهان) می‌تواند با درخواست تقاضای اجرای رای صادر شده را بکند و بعد از صدور اجراییه به محکوم علیه (خوانده) ابلاغ می‌شود و فرصت ۱۰ روزه به او داده می‌شود تا گواهی پایانکار را اخذ نماید.

در صورت عدم تبعیت محکوم علیه از حکم صادر شده خواهان می‌تواند با مجوز مقام قضایی و با هزینه خود اقدام به اخذ پایان کار کند و هزینه‌های پرداخت شده را از محکوم علیه مطالبه کند برای مطالبه هزینه‌های پرداخت شده توسط محکوم له نیازی به طرح دعوای جداگانه نیست و می‌توان مبلغ پرداختی را بر مبنای رای و اجراییه صادر شده از محکوم علیه مطالبه کرد .

نکته : اگر امکان اخذ پایان کار توسط ذی نفع فراهم نشود می تواند قرارداد خود را با متعهد اخذ پایان کار فسخ نماید.

برخی نکات کلیدی مرتبط با دعوا :

  1. کسی که مالک رسمی ملک است محکوم به اخذ پایان کار می‌شود و کسی که در قرارداد متعهد به اخذ پایان کار شده است صرفاً به پرداخت خسارت و ضرر و زیان تاخیر انجام تعهد ملزم خواهد شد .
  2. اخذ پایان کار مقدمه‌ای برای گرفتن صورت مجلس تفکیکی و الزام به تنظیم سند رسمی است و تا زمانی که پایان کار صادر نشود امکان اجرای این امور نیست.
  3. به علت این که دعاوی الزام به تنظیم سند رسمی و اخذ پایان کار و صورتمجلس تفکیکی مرتبط به هم هستند همه آنها را می توان طی یک دادخواست مطرح نمود.

وکیل الزام به اخذ پایان کار

با توجه به مواردی که در مطلب فوق بیان شد مراحل دریافت پایان کار ساختمان دارای نکات مهم و حائز اهمیتی است که سهل انگاری و اشتباه در هر یک از این مراحل می تواند منجر به خسارات مالی هنگفتی شود .

در نتیجه بهترین راه حل استفاده از وکیل ملکی با تجربه است . چرا که وکیل متخصص در امور ملکی می تواند در بهترین شرایط و کوتاه ترین زمان به خواسته موکل خود دست یابد. در صورت نیاز به وکیل متخصص امور ملکی می توانید با وکیل فرنیان فر تماس حاصل فرمایید.

وکیل خانم برای طلاق % باتجربه و متعهد %

وکیل خانم برای طلاق ، وکیل فرنیان فر : زمانی که به دادگاه ها که مراجعه می کنیم مشاهده می شود تعداد خانم هایی که درخواست طلاق داده اند بیشتر از آقایانی است که برای طلاق به دادگاه مراجعه می کنند. علت این امر برمی گردد به افزایش بهای مهریه در چند سال اخیر که باعث شده است تا اغلب مردان به گزینه ای همانند طلاق تواجه نکنند. افزایش آمار درخواست طلاق از جانب زوجه باعث می شود با افزایش آمار درخواست وکیل خانواده خانم مواجه شویم.

امروزه بخش قابل توجهی از وکلای خانم در این حرفه به وکالت در پرونده های طلاق و پرونده های مرتبط با آن همانند: درخواست مهریه و نفقه (که اصولاً در زمان درخواست طلاق مطرح می شوند) مشغول به کار هستند. این امر ضرورت شناخت بهترین وکیل خانم برای طلاق را نمایان می سازد. اصولاً موفقیت در پرونده های طلاق از جانب زن بسیار دشوار و در برخی از مواد غیر ممکن است اما وکیل طلاق می تواند درصد موفقیت شما را به شدت افزایش دهد.

وکیل خانم برای طلاق

دادخواست طلاق و هر آنچه که باید در خصوص آن بدانید

مسئله مهم و اصلی در خصوص دادخواست طلاق این است که خواهان باید حق مطرح نمودن این درخواست را داشته باشد در غیر این صورت نمی تواند به دادگاه خانواده راه یابد یا به دریافت نتیجه مطلوب در این زمینه امیدوار باشد. با توجه به قوانین جمهوری اسلامی ایران، حق طلاق بر عهده مرد است و این امر به خودی خود بدان معناست که زن هرگز نمی تواند بدون دلیل موجه درخواست طلاق بدهد.

زوجه تنها در شرایطی می تواند درخواست طلاق دهد که ادامه زندگی مشترک با توجه به عرف جامعه برای زن دشوار و یا غیرقابل تحمل باشد. به عنوان مثال: می توان به اعتیاد مرد اشاره کرد که بعد از مدت ها ثابت شده است قصد ترک کردن ندارد و یا بعد از هر بار ترک کردن باز هم به سمت اعتیاد باز می گردد و از این طریق بنیان خانواده را متزلزل نموده است.

یک مثال دیگر در این زمینه رفتارهای خشونت آمیز از جانب مرد است. مردی که بارها زن و فرزندان خود را مورد ضرب و شتم قرار داده است و رفتارهای بیمارگونه ای دارد قطعاً یک فرد موجه برای ادامه زندگی مشترک و سرپرستی فرزندان نیست. البته این مورد را هم بیان کنیم که آسیب های بسیار ضعیف همانند: سیلی زدن در جریان یک دعوا، برگ برنده زن برای درخواست طلاق نخواهد بود.

همچنین بسیاری از زنان تصور می کنند با خیانت شوهر می توانند درخواست طلاق دهند. بله! کاملا ًدرست است اما مشروط بر اینکه خیانت همسر توسط مراجع قضایی ثابت شده باشد. و بتواند به عنوان یک ادله محکم مورد توجه قاضی دادگاه واقع گردد. بنابراین خیانتی که همچنان ثابت نشده است. هرگز نمی تواند ملاک طلاق از جانب زن باشد با این حال وکیل خانم برای طلاق می تواند راهکارهای مناسبی را به شما ارائه دهد تا بتوانید اثبات کنید به دلایل کاملاً قانونی امکان ادامه زندگی مشترک با زوج را ندارید.

بهترین وکیل خانم برای طلاق

هرگز تصور نکنید یک وکیل با تعرفه بسیار بالا بهترین وکیل خانم برای طلاق است یا اینکه ارزان ترین تعرفه ممکن را به معنای یک امتیاز مثبت تلقی کنید. به نتایج حرفه ای وکیل مورد نظر توجه کرده و ببینید سابقه درخشانی در امر وکالت دارد یا خیر؟ گذشته از اینکه بهترین وکیل طلاق هرگز شما را در همان وهله اول به طلاق گرفتن و نابود ساختن بنیان خانواده تشویق نمی کند. بهترین وکیل خانم برای طلاق کسی است که شما را به سمت رفع مشکلات موجود و دریافت مشاوره های متوالی سوق می دهد تا در صورت امکان از طلاق جلوگیری کند.

بهترین وکیل طلاق هرگز شما را تشویق نمی کند تا بی گدار به آب بزنید. برخی از وکلا سعی می کنند با تخریب رقیب، پرونده را به نفع موکل خود پیش ببرند این درحالیست که بهترین وکیل طلاق سعی می کند تا حرمت ها بیش از این خدشه دار نشود و در صورت امکان راهی برای بازگشت زوجین به زندگی مشترک (حتی بعد از طلاق نیز) وجود داشته باشد.

بهترین وکیل طلاق مصلحت فرزندان را بر دریافت تعرفه و حق الوکاله ترجیح می دهد و سعی می نماید تا زوجین را به زندگی مشترک تشویق کند در عین حال زمانی که متوجه شود موکل خود تحت فشارهای روحی و روانی بسیار زیادی است سعی می کند بهترین دفاع ممکن را در دادگاه خانواده از وی به عمل آورده و او را از چنگال یک زندگی آزار دهنده و سمی برهاند. بنابراین بهتر است همواره با دقت و حساسیت بسیار زیادی مبادرت به انتخاب وکیل طلاق نمایید.

ارتداد به چه معناست و چه مجازاتی دارد ؟

ارتداد به چه معناست و مجازات آن چیست ؟ با توجه به این که دین رسمی کشور ما دین اسلام است .بنابراین پایه و اساس بسیاری از مجازات ها و مقررات مطابق موازین شرعی است همانند : حد شرب خواری و حد زنا و لواط …. ارتداد و مجازات آن نیز در دین اسلام تعیین شده است از این قاعده مستثنی نمی باشد. لذا در این مطلب می کوشیم به تعریف ارتداد ، انواع ارتداد و همچن مجازات و نحوه و چگونگی توبه بپردازیم جهت کسب اطلاعات بیشتر با وکیل فرنیان فر همراه باشید.

 

 

ارتداد به چه معناست

ارتداد چیست ؟

معنای لغوی

ارتداد در لغت نامه دهخدا به معنای رد شدن ، برگشت از دین ، رجوع و بازگشت به کفر تعریف شده است .

معنای ارتداد در دین اسلام

به زبان ساده روی آوردن به کفر پس از مسلمان شدن را ارتداد گویند. لازم به ذکر است ارتداد می تواند به مجرد نیت و یا با گفتار و حتی در برخی از موارد با فعل و عمل محقق شود.

در برخی از متون فقهی حتی زمانی که یک فرد مسلمان قصد و نیت این را داشته باشد که در آینده به دین دیگری ایمان آورد هم مرتدد محسوب می شود. اگر بخواهیم به یک ضابطه کلی در خصوص ارتداد دست پیدا کنیم زمانی است که فرد مسلمان امری که در دین اسلام ضروری است را انکار نماید مرتدد شناخته می شود.

نکته : آنچه که در دین اسلام باعث می شود فرد مرتدد شناخته شود امور بدیهی از جمله حرمت زنا و یا هفده رکعت نماز و از جمله این موارد است که در بین شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد . بنابراین اموری که آحاد مسلمین از آن مطلع نیستند . و یا انکار مسئله اختلافی بین مجتهدین نمی تواند مشمول ارتداد شود.

انواع مرتدد

الف) مرتدد فطری

مرتدد فطری فرد مسلمانی است که در زمان انعقاد نطفه وی یکی از پدر یا مادر و یا هر دو مسلمان بوده باشند.لکن پس از بلوغ به کفر روی آورد.

ب) مرتدد ملی

چنانچه پدر و مادر شخصی در هنگام منعقد شدن نطفه کافر باشند و فرد بعد از بلوغ به دین اسلام ایمان آورد لکن پس از آن مجدد کافر شود و از دین اسلام روی گرداند وی را مرتدد ملی می نامند.

مجازات مرتدد در دین اسلام

همان طور که پیشتر به انواع ارتداد پرداختیم در ادامه به مجازات مرتدد فطری و مرتدد ملی خواهیم پرداخت چرا که مجازات انواع ارتدادد در دین اسلام از یکدیگر متمایز می باشد.

الف) مجازات مرتدد فطری

بر اساس روایات و متون اسلامی مجازات مرتدد فطری از مرتدد ملی سخت تر و شدید تر است چرا که بر اساس فرموده پیامر ((کسی که دینش را به دین دیگر تبدیل کند واجب القتل است)) همچنین آمده است که همسر مرتدد فطری بایستی از وی جدا شود و عده وفات نگهدارد و اموالش بین ورثه تقسیم شود.

ب) مجازات مرتدد ملی

در مبحث مجازات مرتدد ملی آنچه مهم است توبه فرد می باشد بر اساس آنچه که در روایات آمده است به مرتدد فطری سه روز زمان برای توبه خواهند داد چنانچه توبه نماید مجازاتی برای وی جاری نخواهد شد اما در صورتی که توبه ننماید مجازت وی قتل خواهد بود.

نکته: در خصوص مرتدد ملی و فطری آنچه مشترک است وراث آنها می باشد به این معنا که فقط افراد مسلمان از آنان ارث خواهند برد.

ارتداد کودک و دیوانه و مکره

در خصوص ارتداد کودک و دیوانه در دین اسلام حکمی تعیین نشده است. لکن بر اساس روایات ممکن است کودک و دیوانه تادیب شود . حکم مذکور در مورد فرد مست نیز جاری می باشد و با وی همانند فرد دیوانه رفتار می کنند و چنانچه در حالت مستی کلامی در رد دین به زبان آورد حکم به ارتدادش داده نخواهد شد همان طور که اگر در حالت مستی شهادتین را به زبان آورد اعتباری نخواهد داشت.

حکم ارتداد در مورد فرد مکره نیز جاری نخواهد شد به این معنی که اگر شخصی در اسارت مجبور به گفتن حرفی هایی شود که به موجب اجبار به زبان آورده است. بر اساس احکام مرتدد محسوب نمی شود.

ویژگی های مطالبه وجه با سند عادی

مطالبه وجه با سند عادی چگونه انجام می شود ؟ یکی از درخواست های که این روزها به وفوردر دستگاه قضایی مطرح می شود مطالبه وجه سند عادی است. برای بررسی این موضوع ابتدا باید مرز مشخصی که میان اسناد عادی، اسناد تجاری و اسناد رسمی وجود دارند را مشخص کنیم. در ادامه علاوه بر معرفی انواع اسناد موجود در قوانین مختلف اعم از قوانین مدنی و تجاری به بررسی چگونگی مطالبه وجه سند عادی خواهیم پرداخت با وکیل فرنیان فر همراه باشید…

با انواع اسناد رسمی، تجاری و عادی آشنا شوید

اسناد رسمی به اسنادی گفته می شود که در دفاتر ثبت اسناد و توسط مامورین صلاحیت دار و طبق چارچوب قانون ثبت می شوند. عدم رعایت هر یک از موارد فوق باعث می شود تا سند مربوطه از سند رسمی خارج شده و به عنوان سند عادی شناخته شود.

مطالبه وجه با سند عادی

سند تجاری به اسناد مشخص و معینی گفته می شود که در قانون تجارت از آنها نام برده شده است. چک، سفته و برات اسناد تجاری هستند و حمایت قانون از آن ها متفاوت است با این حال امتیازات ویژه اسناد رسمی را ندارد ولی به عنوان سند عادی نیز شناخته نمی شوند اما از مهمترین ویژگی های آن می توان به مسئولیت تضامنی افرادی است که اسم آن ها در سند مربوطه قید شده اشاره نمود، این درحالیست که اسناد عادی و اسناد رسمی شاهد چنین امتیازی نمی باشند.

اسناد عادی به تمام اسنادی گفته می شود که حداقل یکی از شرایط مربوط به اسناد تجاری و اسناد رسمی را نداشته باشند. در این خصوص می توان به قراردادهای منعقده میان افراد با حضور دو شاهد و بدون مراجعه به دفتر اسناد رسمی اشاره کرد. فاکتورهای مربوط به پیش پرداخت و یا خرید کالا نیز از عمده ترین مصادیق این حوزه است.

مطالبه وجه اسناد رسمی، اسناد تجاری و اسناد عادی

تفاوت بارز و مشخصی میان نحوه مطالبه وجه اسناد فوق وجود دارد. سند رسمی را می توان علاوه بر دادگاه ها در دوایر اجرای ثبت نیز مطالبه نمود. جالب است بدانید که اجرای ثبت در بسیاری از موارد تنها ظرف 48 ساعت مبادرت به ابلاغ پرداخت وجه مورد نظر می کنند البته مشروط بر اینکه اصل سند مورد اعتراض واقع نگردد.

مطالبه وجه اسناد تجاری نیز کار دشواری نیست. این اسناد نیز از امتیازات زیادی برخوردار هستند با این حال بیش از اسناد رسمی در معرض اعتراض بوده و قواعدی برای تفکیک نحوه طرح دعوا حقوقی و کیفری برای آنها پیش بینی شده است که جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به مطالبی که درخصوص اسناد تجاری در سایت درج شده مراجعه نمایید. از مهمترین تفاوت اسناد عادی با اسناد تجاری این است که اسناد اخیر در دست هر کسی باشند قابل مطالبه هستند اما اسناد عادی صرفاً میان دو نفر و یا تعیین شخص ثالث به اختیار طرفین دارای اعتبار است.

مطالبه وجه اسناد عادی قدری نسبت به سایر اسناد مذکور دشوارتر است چرا که شما باید منبع طلب خود را اثبات کنید. بنابراین اگر خوانده از اقرار به بدهی خود خودداری کند این شما هستید که باید صحت سند عادی و طلب خود را اثبات نمایید. در اغلب موارد اسناد امضاء شده دارای شرایط کافی برای مطالبه وجه سند نبوده و دادگاه نیز ملزم است ختم دادرسی را اعلام کند. این جاست که وکیل مطالبه وجه سند می توان به کمک شما شتافته و تمام شواهد موجود را جهت اثبات طلب جمع آوری کند.