تفکیک و افراز ملک و 7 تفاوت اصلی آن ها

تفکیک و افراز ملک و تفاوت های آن : یکی از پرسش برانگیزترین موضوعات حقوقی سال های اخیر مقوله ی تفکیک و افراز ملک می باشد. بسیاری از افراد افراز را مترادف با تفکیک ملک می دانند در حالی که از نظر ساز و کار حقوقی تفاوت های زیادی بین این دو موضوع وجود دارد. شما چقدر با تفکیک و افراز ملک آشنایی دارید؟ به نظر شما برای درخواست تفکیک و افراز ملک چگونه باید عمل کرد؟ در ادامه با وکیل امور ملکی همراه باشید.

تفکیک ملک به چه معناست؟

فرض کنید زمینی به مساحت 1500 متر مربع وجود دارد. این زمین دارای 3 مالک است که به صورت مشاعی بر آن مالکیت دارند. حال مالکان این زمین قصد دارند زمین خود را به 3 قطعه ی 500 متری تقسیم کنند. همچنین در صورتی که مالک زمین یک نفر است و قصد تقسیم زمین خود به قطعات کوچکتری را دارد. آیا چنین چیزی از دیدگاه حقوقی امکانپذیر است؟

بله مالکین این زمین می توانند از طریق تفکیک ملک برای تقسیم زمین خود اقدام نمایند. تفکیک مختص اموال غیرمنقول است و تقاضای آن را بایستی در اداره ی ثبت مطرح نمود.

تفکیک و افراز ملک

از نظر قانونی تفکیک به معنای تقسیم مال غیرمنقول به قطعات کوچکتر می باشد. تمامی مراحل تفکیک از طریق اداره ی ثبت انجام می گردد و در پایان صورتمجلس تفکیکی و تقسیم نامه برای متقاضی یا متقاضیان صادر می گردد.

با تفکیک حالت اشاعه و اشتراکی زمین از بین نمی رود و در واقع تقسیم بر پایه ی صلح صورت می گیرد. با این حال قانون در دو حالت زیر تفکیک اجباری را با حکم دادگاه لازم دانسته است:

  • در صورتی که ملک مشاع می باشد و میان شرکا توافقی حاصل نگردد.
  • در میان شرکا غایب مفقودالاثر و یا محجور وجود داشته باشد.

پس از تفکیک ملک سند اولیه باطل شده و با تنظیم تقسیم نامه عملیات تفکیک به پایان می رسد. املاک تفکیک شده قابل انتقال و فروش هستند و هیچ مانعی در این خصوص وجود ندارد.

درخواست تفکیک ملک 

درخواست تفکیک ملک برای املاک مشاع و مفروز امکانپذیر است . با این تفاوت که روند انجام کار برای هر یک متفاوت می باشد.در رابطه با درخواست تفکیک ملک ابتدا بایستی نحوه ی مالکیت آن را در نظر داشت. برای املاک مفروز که دارای یک مالک می باشند ،مسئله ساده است. فقط کافیست مالک ملک درخواست تفکیک ملک خود را به اداره ی ثبت تقدیم نموده و صورتمجلس تفکیکی خود را دریافت نماید.

باید توجه داشت که در خصوص املاک مشاع تفکیک ملک خاصیت مشاعی و اشتراکی آن را از بین نمی برد. به همان نسبتی که شرکا در قطعه ی مادر و اولیه سهیم هستند به همان میزان هم در قطعات تفکیک شده سهم دارند.

زمینی به مساحت 1000 متر مربع را در نظر بگیرید که دارای 4 مالک است. سهم هر شریک 250 متر مربع از این زمین می باشد. یعنی یک و نیم دانگ یا یک چهارم آن . حال شرکا تقاضای تفکیک ملک را مطرح نموده اند. فرض کنید این زمین به 10 قطعه ی 100 متری تقسیم می شود. پس از تفکیک نیز هر شریک مالک یک و نیم دانگ یا یک چهارم از هر قطعه زمین خواهد بود. مالکیت تمامی شرکا بر تمامی قطعات تفکیکی باقیست و هر یک به میزان سهم اولیه ی خود در قطعات تفکیک شده شریک و سهیم هستند.

افراز ملک به چه معناست؟

افراز ملک مختص اموال غیرمنقول مشاع می باشد و برای املاک مفروز کاربردی ندارد. افراز ملک به معنای جدا کردن سهام افراد در ملک مشاع می باشد. در واقع نوعی تقسیم کردن ملک که ملک را از حالت مشاعی خارج می کند.

زمینی به مساحت 1500 متر مربع را با 3 مالک در نظر بگیرید . چنین ملکی از دیدگاه حقوقی مشاع شناخته می شود و دارای مالکیت اشتراکی است. مالک اول یک دانگ ، مالک دوم 3 دانگ و مالک چهارم 2 دانگ از این زمین را داراست.حال یکی از مالکین قصد دارد سهم خود را از زمین مادر جدا کرده و تصرفات شخصی خود را آغاز نماید. در چنین شرایطی با درخواست افراز ملک می توان سهام هر یک از شرکا را از حالت مشاعی خارج کرد و حالت مفروز به آن بخشید.

میزانی که از زمین اصلی جدا می شود با توجه به سهم اولیه ی هر شریک تعیین می گردد . در مثال فوق برای مالک دوم 750 متر مربع معادل سه دانگ از زمین در نظر گرفته می شود. مالک اول صاحب 250 متر و  مالک دوم 500 متر از زمین را تملیک می کند. بدین ترتیب مالکیت مشاعی و شراکت آنها به پایان می رسد .

درخواست افراز ملک

درخواست افراز ملک از طریق دادگاه صالح امکانپذیر است. اما از طریق مراجع ثبتی هم می توان برای آن اقدام نمود. با توجه به اینکه در افراز ملک سهام فرد متقاضی از زمین مادر جدا می گردد بیشتر برای حل و فصل اختلافات شرکا کاربرد دارد. به همین دلیل توافق میان شرکا در این مساله چندان مهم نیست. در حالی که در مقوله ی تفکیک ملک ، تفکیک با توافق و رضایت تمامی شرکا صورت می گیرد.

بنابراین هر یک از شرکا می توانند تقاضای افراز ملک را مطرح کرده و با حکم دادگاه برای تقسیم آن اقدام نمایند.( افراز ملک تنها با حکم دادگاه قابلیت اجرا دارد.)محل حل اختلاف و اعتراض به آرای افراز ملک مراجع قضایی می باشد.

برای تقاضای افراز ملک بایستی توجه داشت که ملک مورد نظر دارای سند مالکیت رسمی باشد. برای املاک فاقد سند رسمی امکان تقاضای افراز وجود ندارد. با درخواست افراز ملک رئیس اداره ی ثبت محل پرونده ی ملک را برای نقشه برداری ثبت ارسال کرده و عملیات نقشه برداری و معاینه ی محلی ملک آغاز می گردد.

پس از انجام مراحل فوق اگر ملک مورد نظر قابلیت افراز داشته باشد به تمامی شرکا اطلاع داده می شود. برای شرکا 10 روز حق اعتراض وجود دارد که از طریق دادگاه حقوقی محل وقوع ملک قابل طرح است. در صورتی که اعتراضی صورت نگیرد افراز ملک صورت گرفته و دیگر حق اعتراضی برای شرکا وجود ندارد. با این حال تمامی آرای قضایی که در رابطه با افراز ملک صادر می گردد قابلیت اعتراض و شکایت فرجامی در دیوان عالی کشور را دارند.

اجرای حکم قطعی افراز ملک تابع مقررات اجرای احکام مدنی می باشد و از آنجایی که نوع دادخواست اعتراض حقوقی است می توان از طریق دفاتر خدمات قضایی به ثبت رساند.

تفاوت های تفکیک و افراز در یک نگاه

  1.  درخواست تفکیک ملک در اداره ی ثبت محل وقوع ملک مطرح می شود . اما برای درخواست افراز ملک بایستی به دادگاه صالح محل وقوع ملک مراجعه نمود.
  2. برای تفکیک ملک صورتمجلس تفکیکی صادر می گردد. اما برای افراز ملک به حکم دادگاه صالح نیاز است.
  3. تفکیک ملک صرفاً تقسیم ملک است و سهام هیچ یک از شرکا مشخص نیست. اما در افراز ملک تقسیم ملک همراه با مشخص کردن سهم هر شریک صورت می پذیرد.
  4. مرجع صالح برای اعتراض به تفکیک ملک اداره ی ثبت می باشد. اما برای اعتراض به افراز ملک بایستی از طریق مراجع قضایی و دادگاه صالح اقدام نمود.
  5. تفکیک ملک برای املاک مشاع و مفروز امکانپذیر می باشد. اما افراز ملک صرفاً برای املاک مشاع قابل ممکن است.
  6. با تقاضای تفکیک کل ملک تقسیم می گردد. ولی در افراز ملک ممکن است فقط سهم خواهان تقسیم شده و باقی ملک به صورت مشاع بماند. در حقیقت امکان مشاع بودن ملک بعد از تفکیک وجود دارد.ولی با افراز ،مشاع بودن ملک به پایان می رسد و سهم خواهان مشخص می گردد.
  7. تفکیک بر پایه ی صلح صورت می گیرد ولی افراز به منظور پایان دادن به اختلافات شرکا است.

آیا امکان صدور سند رسمی برای ملک فاقد صورتمجلس تفکیکی ، امکانپذیر می باشد؟

خیر، صدور سند رسمی برای ملکی که فاقد صورتمجلس تفکیکی می باشد امکانپذیر نیست و هیچ یکی از دفاتر اسناد رسمی مجاز به صدور سند مالکیت نمی باشند.

صورتمجلس تفکیکی آپارتمان چگونه اخذ می گردد؟

جهت دریافت صورتمجلس تفکیکی برای املاکی که به چندین آپارتمان تبدیل شده اند باید پس از صدور پایانکار ملک، مالک تقاضای صدور صورتمجلس تفکیکی خود را نزد دفاتر اسناد رسمی مطرح کند.  سردفتر اسناد رسمی موظف است این تقاضا را برای اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک ارسال کرده و با ارجاع کارشناس مربوطه برای صدور صورتمجلس تفکیکی اقدام نماید. در پایان با امضای تقسیم نامه عملیات تفکیک ملک به پایان می رسد.

برای تفکیک و تقسیم آپارتمان های یک ساختمان به کدام مرجع باید مراجعه نمود؟

اداره ی ثبت.

وکیل تفکیک و افراز ملک

همانطور که متوجه شدید تفکیک و افراز ملک دارای ماهیتی جداگانه و متفاوت هستند. افراز ملک به اختلافات طرفین پایان می دهد و در صورت بروز مشکل میان شرکا یکی از بهترین گزینه هاست. قانون فرایند افراز ملک را به منظور پایان دادن به مشکلات حقوقی شرکا در نظر گرفته و به عنوان یک راه حل نهایی مطرح کرده است. اما در رابطه با تفکیک موضوع متفاوت است. تفکیک ملک بر پایه ی صلح و توافق شکل گرفته و با وجود آن مالکیت مشاعی همچنان برقرار است.

چالش های فراوانی در هر یک از این فرایندهای حقوقی وجود دارد که بر روند پرونده ی شما تاثیرگذار است. حضور یک وکیل حرفه ای و با تجربه در این زمینه می تواند شما را در حصول نتیجه ای بهتر یاری رسانده و در روند  رسیدگی به پرونده ی شما موثر باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر و انجام مشاوره حقوقی در این زمینه می توانید با  وکیل فرنیان فر وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط باشید.

تعریف و مفهوم صلاحیت نسبی (محلی)

تعریف و مفهوم صلاحیت نسبی (محلی) : تشخیص مرجع صالح برای اقامه دعوا امری مهم می باشد . همانطور که پیشتر در مبحث صلاحیت ذاتی به آن پرداخته شد قدم اول آن است که بدانیم دعوا مورد نظر در صلاحیت مرجع عمومی است یا مراجع اختصاصی، پس از روشن شدن این موضوع باید به دادگاهی که صلاحیت محلی رسیدگی به دعوا مورد نظر را دارد مراجعه نماییم .

در این مطلب سعی داریم به نکاتی در خصوص صلاحیت نسبی (محلی) و نحوه تشخیص مرجع صالح بپردازیم جهت کسب اصلاعات بیشتر با وکیل فرنیان فر همراه باشید.

بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی اصل بر این است که دادگاه محل اقامت خوانده صالح به رسیدگی می باشد. بنابراین به موجب قانون دادگاه محل سکونت و یا اقامتگاه ( مرکز امور مهم) خوانده دعوا صالح به رسیدگی است. در رویه قضایی معمولاً اعلام اقامتگاه خوانده توسط خوهان مورد پذیرش می باشد مگر آن که بنا به دلایل موجود خلاف آن اثبات شود.

مفهوم صلاحیت نسبی

  • نکته : بر اساس قانون مدنی هیچ کس نمی تواند بیش از یک اقامتگاه داشته باشد.
  • نکته : چنانچه در جریان دادرسی اقامتگاه خوانده تغییر نماید در صلاحیت محلی مرجع رسیدگی کننده بی تاثیر می باشد.

اقامتگاه زن شوهر دار

به موجب قانون اقامتگاه زن شوهر دار اقمتگاه شوهر وی می باشد .

  • نکته : زمانی که زن با اجازه دادگاه یا شوهر مسکن جداگانه داشته باشد مرجع صالح ، دادگاه محل اقامت وی می باشد.
  • نکته : اقامتگاه زنی که پس از عقد ازدواج هنوز به خانه شوهر نرفته تابع شوهر نیست.

اقامتگاه صغیر و محجور

در خصوص اقامتگاه صغییر و مجنون قانون تعیین و تکلیف نموده و مرجع صالح دادگاه محل اقامت ولی یا قیم آنها می باشد.

اقامتگاه انتخابی چیست ؟

در برخی از موارد هر دو طرف قرارداد و یا یکی از آنها در خصوص اجرای تعهداتی که به موجب قرارداد ایجاد می شود. محلی غیر از اقامتگاه واقعی خود مشخص نماید. و بر اساس قانون مدنی دعاوی مربوط به عقد و قرارداد منعقد شده در محل تعیین شده مطرح می گردد. لازم به ذکر است که توافق مذکور تنها نسبت به طرفین قرارداد و دعاوی حاصل از قرارداد قابلیت اجرا دارد.

صلاحیت محلی اشخاص حقوقی

اقامتگاه اشخاص حقوقی همانطور که در قانون مدنی و در قانون تجارت آمده است آمده است مرکز اصلی شرکت می باشد. بنابرین این جهت اقامه دعوی علیه اشخاص حقوقی دادگاه محل اداره شخص حقوقی و یا همان مرکز اصلی شرکت صالح به رسیدگی است.

سوال : اگر فردی مقیم ایران نباشد مرجع صالح به رسیدگی کدام دادگاه است ؟

پاسخ : چنانچه فردی مقیم ایران نباشد و یا اقامتگاه وی مشخص نبود و خواهان نیز نتواند آن را تعیین کند بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه محل سکونت موقت خوانده صالح به رسیدگی خواهد بود.اما در فرضی که فرد دارای محل سکونت موقت نباشد مرجع صالح به رسیدگی دادگاهی است که در حوزه آن دارای مال غیر منقول است لکن در حالتی که خوانده مال غیر منقولی نیز نداشته باشد خواهان می تواند دعوا را در دادگاه محل اقامت خود مطرح کند.

دادگاه صالح در خصوص دعاوی مربوط به اموال غیر منقول

به موجب قانون آیین دادرسی مدنی دعاوی که پیرامون اموال غیر منقول مطرح می شود اعم از دعاوی مزاحمت و ممانعت از حق ، مالکیت ، تصرف عدوانی … بایستی در دادگاهی مطرح شود که که مال غیر منقول در حوزه آن قرار دارد.

  • نکته : اجرت المثل و دعوای مطالبه وجه مربوط به اموال غیر منقول نیز در صلاحیت دادگاهی است که مال غیر منقول در آن واقع شده است به استثنای دعاوی مربوط به عقود و قراردادها.

مرجع صالح به رسیدگی در دعوای اعسار

به طور کلی دعوای اعسار دعوایی است که شخص حقیقی به خاطر عدم دسترسی به اموال خود و یا ناکافی بودن آن امکان پرداخت هزینه دادرسی و یا محکوم به را ندارد.

مرجع صالح به رسیدگی در دعوای اعسار دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را دارد و یا سابقاً نسبت به آن رسیدگی نموده است.

با عنایت به نکات مطرح شده در خصوص صلاحیت محلی و اهمیت آن بهتر است جهت اقامه دعوا با وکیل دادگستری مشورت نمایید تا در مدت زمان کمتری به نتیجه مورد نظر خود برسید.

مرجع صالح به رسیدگی در در خواست فوری ( دستور موقت)

در خصوص طرح درخواست دستور موقت قاعده کلی این است که دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد و یا در حال رسیدگی به اصل دعوا می باشد صالح به رسیدگی است. اما در فرضی که موضوع دستور موقت در حوزه دادگاهی غیر از دادگاه مذکور باشد خواهان دستور موقت باید درخواست خود را در آن دادگاه مطرح نماید.

صلاحیت ذاتی مراجع حقوقی و اختلاف در صلاحیت

صلاحیت ذاتی مراجع حقوقی و اختلاف در صلاحیت : برای طرح دعوا حقوقی آنچه که دارای اهمیت بسیار است تشخیص مرجع صالح برای رسیدگی است بنابراین افراد برای طرح دعوا باید بدانند در قدم اول به کدام یک از مراجع صالح قضایی مراجعه نمایند.

در این مطلب سعی داریم به مبحث صلاحیت ذاتی مراجع حقوقی بپردازیم جهت کسب اطلاعات بیشتر با وکیل فرنیان فر همراه باشید.

صلاحیت ذاتی مراجع حقوقی

صنف ، نوع و درجه مراجع صلاحیت ذاتی

برای آنکه بتوانیم تشخیص دهیم که دعوا از لحاظ صلاحیت ذاتی در چه مرجعی بایستی مطرح شود ، صنف -نوع و درجه مراجع مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت در ادامه به اختصار در خصوص موارد فوق توضیحاتی ارائه می شود.

1- صنف مرجع

سازمان قضاوتی ایران در یک دسته بندی کلی به دو مرجع قضایی:

  • الف) حقوقی در معنای عام خود که شامل مراجع کیفری و حقوقی می گردد.
  • ب) مراجع اداری

تقسیم می شود.

بنابراین مهم است که در قدم اول ، دعوا باید در مراجع قضایی مطرح شود و یا در صلاحیت مرجع اداری است.

  • نکته : چنانچه دعوا در صلاحیت مرجع قضایی باشد این که مرجع قضایی مدنی دارای صلاحیت است یا مرجع قضایی کیفری امر مهمی در تعیین صلاحیت ذاتی است.
  • نکته : به طور کلی مراجع قضایی کیفری صلاحیت رسیدگی به فعل و ترک فعلی را دارند که در قانون مجازات برای آنها جرم انگاری شده.
  • نکته : رسیدگی به دعاوی حقوقی و امور حسبی و حتی ضرر و زیان ناشی از جرم … در صلاحیت مرجع حقوقی است.

2- نوع مرجع

مراجع حقوقی از لحاظ نوع مرجع به مراجع اختصاصی و عمومی تقسیم می شوند. در واقع در مبحث صلاحیت ذاتی مراجع قضایی باید به اختصاصی و یا عمومی بودن مراجع توجه ویژه شود.

به طور کلی مرجع عمومی صالح به رسیدگی در کلیه ی دعاوی است مگر مواردی که قانون صراحتاً آن را در صلاحیت مراجع قضایی اختصاصی قرار داده است. اما مراجع قضایی اختصاصی صلاحیت رسیدگی به هیچ دعوایی را ندارد به غیر از مواردی که در قاتون قید شده است.برای مثال دادگاه انقلاب از مراجع اختصاصی می باشد.

  • نکته : در صلاحیت ذاتی مراجع قضایی اصل بر صالح بودن مراجع عمومی می باشد و آنچه که در صلاحیت مراجع اختصاصی باشد بر اساس قانون تعیین شده است و همچنین در مواردی که دعوا در صلاحیت هیچ یک از مراجع اختصاصی نباشد باز هم دادگاه عمومی صالح به رسیدگی خواهد بود.

3- درجه مرجع

بر اساس قاعده کلی هر یک از مراجع اختصاصی و یا عمومی و یا حتی مرجع اداری دارای درجه بندی و سلسله مراتب است. و افراد برای طرح دعوا در مراجع عمومی بایستی ابتدا به دادگاه بدوی مراجعه و در قدم بعدی به شرط وجود شرایط قانونی به مرجع بالاتر که همان دادگاه تجدید نظر است رجوع نمایند.

با توجه به این که قوانین مربوط به صلاحیت ذاتی جهت نظم دادگستری و برقراری کامل عدالت در جامعه است . در نتیجه در دسته قواعد آمره قرار می گیرد . قواعد آمره به این معناست که برای تمامی افراد و دستگاه ها لازم الاتباع است و افراد نمی توانند حتی به خواست خود بر خلاف آن توافق نمایند.

همچنین در خصوص در جه مراجع قضایی نیز این قاعده وجود دارد به این معنی که ترتیب رسیدگی بایستی در جریان رسیدگی برای برقراری نظم وعدالت رعایت شود و رسیدگی به دعوا باید ابتدا در مرحله بدوی و سپس در دادگاه تجدید نظر صورت گیرد بنابراین نمی توان امری را در دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرارداد پیش از آن که در دادگاه بدوی نسبت به آن تصمصم گیری شود.( مگر مواردی که به استناد قانون تجویز شده)

لازم به ذکر است اصول مربوط مراجع اختصاصی و عمومی نیز از قواعده آمره می باشد و دعوایی که در صلاحیت مرجع اختصاصی است قابل طرح در مراجع عمومی نخواهد بود.

نکته حائز اهمیت در صلاحیت ذاتی مراجع قضایی آن است مرجعی که در آن دعوا مطرح شده است و فاقد صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به موضوع مطرح شده است باید از رسیدگی خودداری نموده و قرار عدم صلاحیت صادر نماید حتی اگر ذی نفع نسبت به آن ایرادی مطرح ننموده باشد.

وکیل متخصص در امور حقوقی با توجه دانش و بر اساس قانون می تواند تشخیص دهد مرجع صالح جهت رسیدگی به دعوا کدام یک از مراجع قضایی است بنابراین بهتر است در چنین شرایطی نسبت به کسب مشاوره حقوقی و راهنمایی از وکیل اقدام نمایید.

وکیل دیوان عدالت اداری + 5 مورد صلاحیت

وکیل دیوان عدالت اداری متخصص و با تجربه در تهران : دیوان عدالت اداری بالاترین و تنها مرجع عمومی اداری در ایران است که زیر نظر قوه قضاییه می باشد و در تهران مستقر شده. فلسفه ایجاد دیوان عدالت اداری در واقع نظارت بر تصمیمات و عملکرد دولت در برابر اشخاص خصوصی است چرا که در یک طرف قدرت اداری کشور برای اجرای حقوق عمومی است و از سوی دیگرافراد جامعه می باشد. به عبارت دیگر بر اساس قانون اساسی عملکرد دولت بایستی بر اساس قواعد حقوقی و نه مبتنی بر قدرت باشد.

در ادامه این مطلب به صلاحیت دیوان عدالت اداری و نحوه مراجعه ، رسیدگی و …. توسط وکیل متخصص دیوان عدالت اداری می پردازیم. جهت کسب اطلاعات بیشتر با وکیل فرنیان همراه باشید.

وکیل دیوان عدالت اداری

صلاحیت دیوان عدالت اداری

1- رسیدگی به شکایات از تصمیمات و اقدامات واحد های دولتی

به موجب قانون افراد اعم از حقیقی و حقوقی می توانند از اقدامات و تصمیم های واحد های دولتی مانند : سازمان ها ، وزارتخانه ها ، موسسات و شرکتهای دولتی ، شهرداری ها و نهاد های انقلابی و موسسات وابسته به آن در دیوان عدالت اداری شکایت نمایند.

نکته :

بر اساس بند فوق الذکر تنها مردم مجوز دارند علیه نهاد های ذکر شده در دیوان عدالت اداری طرح دعوا نمایند و هیچ یک از نهاده های قید شده نمی توانند در مرجع یاد شده علیه یکدیگر اقدامی نمایند و در چنین مواردی مراجع قضایی صالح به رسیدگی هستند.

2- رسیدگی به تصمیمات و اقدامات مامورین واحد ها

اشخاص حقیقی و حقوقی بایستی شکایات خود را نسبت اقدامات و تصمیم های مامورین وزارتخانه ها ، سازمان ها ،موسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها … در دیوان عدالت اداری طرح کنند. منظور از تصمیمات و اقدامات مامورین در این بند آن دسته از اقداماتیست که به موجب قانون وظیفه و اختیار آنها می باشد لکن مامورین خلاف قانون و فراتر از صلاحیت و یا با استفاده ناروا از اختیارت خود حقوق دیگران را ضایع می نمایند.

3- رسیدگی به شکایت از آیین نامه ها

وکیل دیوان عدالت اداری : یکی از مهمترین وظایف دیوان عدالت اداری رسیدگی به شکایات افراد حقیقی و حقوقی نسبت به آیین نامه ها و مقررات دولتی و شهرداری ها از لحاظ مخالفت با قانون می باشد. در چنین مواردی بررسی مطابقت آیین نامه و… با قانون ، عدم صلاحیت مرجع موضوع شکایت و تخلف از اجرای قوانین و مقررات و پیشگیری از زیر پا گذاشتن حقوق افراد جامعه وظیفه هیت عمومی دیوان عدالت اداری است.

نکته :

در مورد بند فوق هر شخصی می تواند شکایت خود را در دیوان عدالت اداری مطرح نموده و هیت عمومی دیوان در صورت صحت شکایت آیین نامه را ابطال خواهد نمود.

4- رسیدگی به شکایات از تصمیم های قطعی مراجع اداری

با توجه به این که دیوان عدالت اداری بالاترین مرجع اداری کشور است بنابراین عهده دار رسیدگی به شکایات افراد از تصمیمات قطعی هیت های بازرسی ،دادگاه های اداری ، کمیسیون ها ، هیت حل اختلاف کارگر و کار فرما ، کمیسیون ماده 100 شهرداری ها می باشد. رسیدگی دیوان عدالت اداری در موارد اینچنینی صرفاٌ بررسی آرای صادره به جهت نقض قانون و مقررات می باشد و تنها پس از نقض رای موضوع شکایت آن را به مرجع پایین ارسال می کند به بیان دیگر دیوان عدالت اداری در مورد بند فوق اقدام به رسیدگی ماهوی نمی کند.

5- رسیدگی به شکایات استخدامی

از دیگر وظایف دیوان عدالت اداری رسیدگی به شکایات مشمولین قانون استخدام کشوری از جهت ضایع شدن حقوق استخدامی آنها می باشد.

نحوه طرح شکایت در دیوان عدالت اداری

برای طرح شکایت در دیوان عدالت بایستی در اولین قدم دادخواست با رعایت قواعد عمومی قانون آیین دادرسی مدنی تقدیم شود.

نکته :

ورود ثالث ، جلب ثالث ،استماع شهادت شهود و… در دیوان عدالت اداری مطابق با قانون آیین دادرسی مدنی می باشد. با توجه به اهمیت ویژه دیوان عدالت اداری و تشخیص صلاحیت آن مرجع بهتر است برای جلوگیری از اطاله زمان و رسیدن به نتیجه مطلوب در موارد مذکور نسبت به اخذ مشاوره از وکیل دیوان عدالت اداری اقدام نمایید.

سامانه ساجد

هیت عمومی دیوان عدالت اداری

هیت عمومی با حضور حداقل دو سوم قضات دیوان با ریاست ریس دیوان و یا معاون وی تشکیل خواهد شد و جهت صدور رای وحدت رویه نظر اکثریت قضات حاضر در هیت ملاک قرار می گیرد. صدور رای وحدت رویه مربوط به زمانی است که آرای متناقض از شعبات مختلف دیوان صادر شده باشد.

آدرس دیوان عدالت اداری بر روی نقشه :

گزارش اصلاحی چیست ؟ و چگونه صادر می شود ؟

گزارش اصلاحی چیست ؟ تصمیمات در دادگاه ها به انواع مختلفی تقسیم می شود که هر یک از تصمیمات با توجه به نوع آن دارای آثار مختلفی می باشد. تصمیمات در غالب حکم ، دستور و امور حسبی … قرار می گیرد. گزارش اصلاحی نیز از این قاعده مستثی نمی باشد.

در ادامه این مطلب قصد داریم به چگونگی تنظیم ، ابلاغ و … گزارش اصلاحی توسط وکیل متخصص بپردازیم جهت کسب اصلاعات بیشتر در این خصوص با وکیل فرنیان فر همراه باشید.

نحوه صدور گزارش اصلاحی

از آنجا که زمان پیگری پرونده ها در محاکم طولانی است و صرف وقت زیاد ممکن است به ضرر هر دو طرف دعوا باشد و یا این که اساساً علت طرح دعوا حاصل سوء تفاهم فی مابین خواهان و خوانده باشد و یا دلایلی از این دست منجر به این می شود که در جریان دادرسی طرفین دعوا تصمیم به ختم دعوا و سازش بگیرند.

گزارش اصلاحی چیست

از این رو نسبت به موضوع مطرح شده توافق نموده و جزییات آن را تعیین می نمایند و این مرحله دادرس شعبه رسیدگی کنند را در جریان توافق و تصمیمات خود قرار می دهند و ایشان نیز وظیفه دارد تا در صورت جلسه موارد و شرایط توافق را درج و به امضای طرفین برساند.

پس از آن که توافق در دادگاه صورت گرفت و یا طرفین دعوا سازش نامه ای که خارج از دادگاه تنظیم نموده اند را تایید کنند.
دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و اقدام به صدور گزارش اصلاحی می نمایید. مندرجات گزارش صادر شده برای طرفین و قائم مقام آنها معتبر است و همانند احکام دادگاه اجرا خواهد شد.

آیا افراد می توانند قبل از طرح دعوا از دادگاه درخواست سازش کنند ؟

پاسخ : بله – هر کس می تواند قبل از اقامه دعوا از دادگاه درخواست صلح و سازش نماید. در این حالت خواهان از دادگاه درخواست می نماید که طرف مقابل را برای سازش دعوت نموده و در صورت حصول توافق گزارش اصلاحی صادر خواهد شد.

آیا گزارش اصلاحی قابل تجدید نظر خواهی است ؟

پاسخ : خیر- در یک قاعده کلی گزارش اصلاحی فقط آنچه را که بین خواهان و خوانده دعوا توافق شده است تثبیت می نماید و در واقع دادنامه محسوب نخواهد شد.

بنابراین قابلیت تجدید نظر خواهی و یا روش های دیگر شکایت از آرا را ندارد. همچنین گزارش اصلاحی از اعتبار امر قضاوت شده نیز برخوردار نخواهد بود. اما آنچه مسلم است گزارش اصلاحی مثل هر سند رسمی و عادی می تواند خواسته دعوا بی اعتباری و فسخ قرار گیرد.

در مقابل زمانی که توافقی بین افراد دعوا حاصل می شود و دادگاه به موجب آن حکم صادر می کند و حکم صادر شده دارا ی منطوق و اسباب موجهه باشد دادنامه صادر حکم واقعی است و به موجب قانون آیین دادرسی مدنی قابل اعتراض است و دارای اعتبار امر قضاوت شده می باشد. در چنین شرایطی حتی امکان اصلاح رای بر اساس قانون قابلیت اصلاح نیز دارد.

الزام به انجام تعهد پیش فروشنده

الزام به انجام تعهد پیش فروشنده : یکی از مهمترین دعاوی که در مراجع حقوقی مطرح می شود و ناشی از تعهدات قراردادی است الزام به انجام تعهد پیش فروشنده می باشد. موضوع این دعوی شاید در وهله اول کمی تعجب برانگیز باشد اما با توجه به قانونی بودن پیش فروش آپارتمان و یا هر نوع کالایی که قرار است در آینده به پیش خریدار تحویل گردد.

بنابراین یکی از انواع الزامات قراردادی نیز می تواند الزام به انجام تعهد پیش فروشنده باشد. در ادامه این مبحث را به صورت تفصیلی تشریح خواهیم نمود ، با وکیل فرنیان فر همراه باشید..

الزام به انجام تعهدات قراردادی

همه قراردادها حاوی تعهدات مختلفی هستند که در مقابل حقوق و مزایای خاصی برای طرفین قرارداد ایجاد می کند. در واقع زمانی که یک قرارداد تنظیم می شود اصل بر این است که تعهدات خاصی در آن درج گردد و حقوق هر کدام از طرفین نیز به صورت کاملاً واضح مشخص شود در غیر این صورت قرارداد یک برگه بی ارزش قلمداد می شود و نیازی به تحریر یا انعقاد آن نیست.

الزام به انجام تعهد پیش فروشنده

الزام ناشی از تعهدات مندرج در یک قرارداد کاملاً قانونی و رسمی است و باید توسط متعهد علیه محترم شمرده شود در غیر این صورت وارد پروسه دیگر در قالب اظهارنامه و دعوی الزام به انجام تعهد می شویم. در خصوص الزام به انجام تعهد پیش فروشنده نیز با چنین مسئله ای روبرو هستیم.

اظهارنامه الزام به انجام تعهد پیش فروشنده

اظهارنامه یک مرحله قبل از تنظیم دادخواست و به جریان افتادن دعوی در مراجع صالح است بدین معنا که متعهد له (پیش خریدار) باید طی یک اظهارنامه، درخواست خود را مبنی بر الزام به انجام تعهد توسط متعهد علیه (پیش فروشنده) به آدرس وی ارسال نماید.

اگر پیش فروشنده که در اغلب موارد پیش فروشنده چند واحد آپارتمان یا مهندس سازنده یک ساختمان است نسبت به اظهارنامه دریافتی بی اعتنا باشد آن زمان است که می توانید برای طرح دعوی الزام به انجام تعهد پیش فروشنده اقدام نمایید.
شما باید اظهارنامه را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی تنظیم و ارسال نمایید. در این برگه باید مهلت زمان مناسبی در نظر بگیرید تا پیش فروشنده برای اجرای تعهدات آماده شده و نسبت به تکمیل تعهدات قراردادی همت گمارد.

دعوی الزام به انجام تعهد پیش فروشنده

برای طرح دعوی بهتر است در ابتدا با یک وکیل ملکی یا قراردادی مشورت کنید و حتی الامکان انجام امور را به ایشان محول نمایید. در مرحله اول باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی رفته و دادخواست خود را مبنی بر الزام به انجام تعهد مطرح نمایید. اگر هم در مرحله اول مبادرت به گرفتن وکیل ملکی نموده اید دیگر نیازی به حضور شما در دفتر خدمات الکترونیک قضایی نیست و وکیل شما به این امور در محدوده وکالت نامه رسیدگی می کند.

مرجع صالح برای رسیدگی به دادخواست الزام به انجام تعهد

در اینجا با دو قاعده از قواعد آیین دادرسی مدنی مواجه هستیم. در آیین دادرسی مدنی آمده است که مرجع صالح برای رسیدگی به دعاوی ناشی از قراردادها، دادگاه محل وقوع عقد یا دادگاهی است که طرفین در قرارداد مربوطه برای رسیدگی به دعاوی تعیین نموده اند. حال در یک قاعده دیگر شاهد تعیین دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول برای دعاوی مربوط به این اموال هستیم. البته در اغلب موارد نیز قرارداد اولیه در محلی تنظیم می شود که محل وقوع مال غیرمنقول می باشد.

در این خصوص باید دادگاه محل تنظیم قرارداد یا دادگاهی که توسط طرفین در قرارداد اولیه به تراضی تعیین شده است را صالح به رسیدگی بدانیم اما اگر موضوع معامله یک ملک غیرمنقول باشد دادگاه محل وقوع همین ملک برای رسیدگی به دعوی الزام به انجام تعهد پیش فروشنده صلاحیت رسیدگی خواهد داشت.

صدور رای و اجرای آن

دادگاه از طرفین دعوت می کند تا برای ادای توضیحات در برابر مقام قضایی حاضر شوند. در خصوص این دعوی و در اغلب موارد شاهد صدور رای به نفع خواهان و کسی هستیم که شرایط قرارداد حکم می کند تا پیش فروشنده نسبت به اجرای تعهدات آن اقدام نماید. زمانی که رای صادر می شود به یکی از طرق ذیل می توان رای دادگاه را اجرایی نمود:

  • وادار نمودن پیش فروشنده بر اجرای تعهدات ناشی از قرارداد
  • انجام تعهدات توسط پیش خریدار به هزینه پیش فروشنده
  • انجام تعهدات توسط شخص ثالث
  • فسخ قرارداد و اخذ خسارات ناشی از عدم اجرای تعهدات

0 تا 100 مراحل مهر و موم ترکه و اقدامات لازم

تمام مراحل مهر و موم ترکه و پیگیری آن توسط وکیل متخصص و حرفه ای در تهران : زمانی که یک شخص فوت می کند برای حفظ حقوق کسانی که به نحوی در ماترک او سهیم هستند باید اقدامات خاصی از جانب مراجع حقوقی و قضایی صورت گیرد در غیر این صورت احتمال تلف برخی از اموال وی به شدت افزایش می یابد.

مراحل مهر و موم ترکه برای حفظ حقوق همه وراث، طلبکاران، فردی که به نفع او وصیت شده است و همچنین برای حفظ حقوق عمومی جامعه در راستای پرداخت مالیات بر ارث مورد توجه قرار می گیرد. درواقع اولین اقدامی که برای حفظ ماترک متوفی بعد از فوت صورت می گیرد همین مهر و موم ترکه است. در ادامه با طرح نکات مهم به تشریح مراحل مهر و موم ترکه می پردازیم.

مراحل مهر و موم ترکه

ترکه متوفی شامل چه مواردی است؟

ترکه متوفی شامل تمام اموال و دارایی او می شود که حقوق و تعهدات وی را نیز در بر می گیرد. درواقع مهر موم ترکه متوفی به دو بخش مثبت و منفی تقسیم می گردد.

موارد منفی شامل تمام بدهکاری های متوفی است و موارد مثبت نیز شامل تمام اموال منقول و غیر منقول و همچنین حقوقی است که در زمان فوت به نفع متوفی در جریان بوده است. همه این موارد در زمان مهر و موم ترکه مورد توجه قرار می گیرند. در واقع حتی حقوقی که به نفع وی در جریان بوده و تا پیش از مرگ به او نرسیده است نیز به وراث منتقل می شود. حقوقی مانند: ارث از وارث دیگر و امثالهم.

درخواست مهر و موم ترکه

وکیل انحصار وراثت : مراحل مهر و موم ترکه از مرحله درخواست آن آغاز می شود و تا زمان رفع مهر و موم ادامه پیدا می کند. درخواست مهر و موم ترکه می تواند توسط هر فردی ارائه شود که به نحوی در ماترک متوفی دارای منفعت است. بنابراین علاوه بر وراث، طلبکاران و موصی له نیز می توانند درخواست مهر و موم ترکه دهند.

درخواست هر فرد با اثبات فوت متوفی و ذی نفع بودن وی قابل طرح است. البته در برخی از موارد ممکن است مراجع قضایی بدون درخواست دیگران نیز نسبت به مهر و موم ترکه اقدام کنند. در این خصوص می توان به فوت فردی در مسافرخانه بدون تشخیص خانواده او اشاره کرد.

مرجع صالح برای درخواست مهر و موم ترکه

مرجع صالح در وهله اول همان دادگاه محل اقامت متوفی در ایران است. اگر وی در ایران اقامتگاه نداشته باشد آخرین محل سکونت او را مورد توجه قرار می گیرد. در صورتی که متوفی در ایران سکونت نداشته باشد می توان در محل وقوع مال غیرمنقول او اقامه دعوی نمود. اگر هم اموال غیرمنقول متوفی در شهرهای مختلفی پراکنده شده باشند اولین دادگاهی که رسیدگی به این مسئله را آغاز کرده است می تواند درخواست مهر و موم ترکه را پذیرفته و مراحل مهر و موم ترکه را به اجرا بگذارد.

تحریر ترکه

بعد از تنظیم درخواست و پذیرش آن ، نوبت به تحریر ترکه می رسد. در این مرحله وراث و تمام کسانی که به نحوی از اموال متوفی اطلاع دارند باید لیست کامل اموال وی را تهیه کنند. البته در برخی از موارد ممکن است متوفی صاحب املاکی باشد که وراث یا طلبکاران از آن اطلاعی ندارند به همین دلیل اداره دارایی نیز در تهیه لیست مذکور نقش موثری ایفا می کند. اکنون که ترکه به خوبی تحریر شده است می توان به راحتی هزینه های کفن الدفن، مهریه و حقوق مالی زوجه، طلب بستانکاران، سهم الارث وراث، وصیت متوفی (به میزان یک سوم از کل اموال) و سایر حقوق مسجل را از آن پرداخت نمود.

درخواست رفع مهر و موم ترکه

تا زمانیکه مراحل مهر و موم ترکه اجرایی می شوند هیچ فردی حق دخل و تصرف در ماترک متوفی را ندارد. هرگونه تصرف مشمول غصب است و ضمانت مدنی را برعهده افراد قرار می دهد. در صورتی که تکلیف ماترک بر روی برگه تعیین گردید و هیچ گونه اعتراضی به آن صورت نگرفت یا اعتراضات صورت گرفته وارد نبودند می توان درخواست رفع مهر و موم ترکه را به دادگاه تقدیم نمود. همه کسانی که توانایی درخواست مهر و موم ترکه را دارند می توانند درخواست رفع مهر و موم ترکه را هم داشته باشند. دادگاه بعد از بررسی درخواست و بررسی اوضاع و احوال موجود می تواند دستور رفع مهر و موم ترکه را صادر نماید.

شکایت از تصرف عدوانی و روش های اقدام

مراحل شکایت از تصرف عدوانی با وکیل متخصص : تصرف عدوانی عنوان یکی از جرائم کیفری علیه اموال است که البته می تواند در مراجع حقوقی نیز پیگیری شود. شباهت های بسیار زیادی که میان خلع ید و رفع تصرف عدوانی وجود دارد بسیاری از افراد را ناگزیر به دریافت مشاوره حقوقی رفع تصرف عدوانی می کند.

اما در شرایط حاد تر می توان با مراجعه به وکیل رفع تصرف عدوانی از راهنمایی های ایشان بهرمند شد. در ادامه تصمیم گرفته ایم به صورت کاملا ساده و کاربردی به تعریف تصروف عدوانی و تشریح مراحل شکایت از جرم تصرف عدوانی بپردازیم با وکیل ملکی همراه باشید…

تصرف عدوانی چیست؟

تصرف به معنای صاحب شدن، تملیک و تسلط بر یک مال است اما در اصطلاح حقوقی منظور از تصرف عدوانی ، تسلط و تملیک بر مالی است که غیرمنقول می باشد و با استفاده از جبر و زور به دست آمده است. بدین معنا که نمی توان دعوی رفع تصرف عدوانی را برای اموال منقول همانند خودرو، پول نقد و امثال آن ها به کار برد اما در خصوص زمین، ساختمان و مانند آن ها قابل طرح است. این دعوی در قالب دادخواست حقوقی و یا شکایت کیفری قابل رسیدگی می باشد.

مراحل شکایت از تصرف عدوانی

شکایت کیفری از تصرف عدوانی

اگر صاحب ملکی هستید که به صورت عدوانی تصرف شده است می توانید به دادگاه کیفری یا دفاتر خدمات قضایی مراجعه کرده و شکواییه خود را علیه متصرف تنظیم کنید. دقت داشته باشید که صرفاً از طریق اثبات مالکیت می توانید در این خصوص به دادگاه کیفری مراجعه کنید. در این صورت ازحمایت قوانین حاکم بر تصرف عدوانی کیفری برخوردار هستید.

ابتدا شکواییه را تنظیم کنید و اسناد خود را دال بر اثبات مالکیت ضمیمه پرونده نمایید. به درخواست شما خارج از نوبت رسیدگی می شود و در صورتی که خوانده نتواند حقانیت خود را بر ملک شما اثبات کند دستور رفع تصرف عدوانی صادر می شود. اگر نگران شرایط ملک هستید می توانید تقاضای دستور موقت نمایید. چنانچه ادله و اسناد شما قانع کننده باشند دستور موقت صادر می شود و اجازه هیچ گونه تغییری در ملک داده نخواهد شد.

طبق قانون مجازات اسلامی، خوانده علاوه بر رفع تصرف موظف است ملک را به وضعیت سابق برگرداند. همچنین یک ماه تا یک سال حبس در انتظار اوست و اگر این اقدام توسط سه نفر یا بیشتر صورت گرفته باشد امکان صدور قرار بازداشت نیز وجود خواهد داشت. اگر هم خوانده بعد از اجرای حکم همچنان به اقدامات خود ادامه دهد یا آن ها را تکرار کند به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می گردد.

دادخواست رفع تصرف عدوانی

در برخی از موارد مالکین املاکی که ملک ایشان مورد تصرف عدوانی قرار گرفته است به دادگاه حقوقی مراجعه می کنند. علاوه بر مالک ملک، کسی که مستاجر است یا سبق تصرف در ملک مربوطه را دارد و اکنون با تصرف عدوانی مواجه می شود می توانند با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی در دادگاه محل وقوع ملک دادخواست رفع تصرف عدوانی را مطرح کند. اینجاست که با تصرف عدوانی حقوقی روبرو هستیم.

نیت افراد برای مراجعه به محاکم حقوقی به جای مراجع کیفری متفاوت است اما اغلب آن ها با هدف پیشگیری از زندانی شدن متهم از تنظیم شکواییه خودداری می کنند. این دعوی در زمره دعاوی غیر مالی است و افراد برای طرح دادخواست خود صرفاً نیاز به پرداخت هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی دارند. برای طرح دادخواست باید ابتدا رفع تصرف عدوانی را مطرح کنید و به همراه آن باید مالکیت خود یا حق مالکیت یا سبق تصرف منتهی به حق مالکیت را اثبات نمایید.

رسیدگی به تصرف عدوانی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر

رسیدگی به دادخواست رفع تصرف عدوانی در دادگاه بدوی به عمل میاید اما کسی که حکم علیه او صادر شده است می تواند در دادگاه تجدیدنظر استان نیز درخواست رسیدگی مجدد بدهد. البته در این زمینه باید مهلت مقرر جهت درخواست تجدید نظر خواهی را ارائه کند که برای افراد مقیم ایران 20 روز و برای افراد مقیم خارج دو ماه از ابلاغ حکم بدوی است.

نکته حائز اهمیت این است که فرد ثالث نیز می تواند با ورود به دعوی از حق خود دفاع کند. این فرد می تواند در زمان رسیدگی به پرونده در دادگاه بدوی و یا تجدیدنظر درخواست ورود کرده و از حقوق خود دفاع کند. پر واضح است که حقوق وارد ثالث ممکن است در گرو برنده شدن یکی از اصحاب دعوی بوده و یا اینکه به صورت کاملاً مستقل از طرفین دعوی باشد.

سهم الارث زن از شوهر + قوانین 1401

نحوه دریافت سهم الارث زن از شوهر  : سهم الارث یکی از مباحث دقیق و البته چالش برانگیز در دنیای واقعی است اگر چه میزان سهم الارث هرکدام از وراث در قانون تعیین شده است. اما تقسیم ترکه کار ساده ای نبوده و در بسیاری از موارد با درد سرهای زیادی همراه می گردد. سهم الارث زن از شوهر نیز دارای چالش های مختلفی است تا آنجا که این مبحث علاوه بر دنیای واقعی حتی مجلس شورای اسلامی را به چالش کشانده است. در این مقاله به قوانین سابق و قوانین جدید در باب سهم الارث زن از شوهر می پردازیم با وکیل فرنیان فر همراه باشید…

سهم الارث زن از شوهر در قوانین سابق

در قوانین سابق که حقوق کمتری برای زنان در زندگی مشترک در نظر گرفته شده بود یک زن صرفاً می توانست یک هشتم از اموال منقول مرد در صورت فرزند دار بودن مرد و یا یک چهارم از اموال منقول را در صورت نداشتن فرزند به ارث ببرد. این درحالیست که مردان در گذشته اصولاً چندین زن اختیار می کردند و این میزان از سهم الارث میان چند نفر تقسیم می شد و در نتیجه اموال و مبلغ اندکی را در بر می گرفت.

سهم الارث زن از شوهر

گذشته از این موارد اغلب سرمایه مردان نیز در دنیای قدیم به همان اموال غیرمنقول محدود می شد و میزان اموال منقول نیز به شدت اندک بود. به عنوان مثال: بیشتر مردان دارای زمین های زراعی و املاک مسکونی بودند یا دارای سهم های زیادی از مراتع در کوه ها و جنگل ها بوده و باغات گسترده ای داشتند اما اموال منقول آن ها به مواردی همانند دام و طیور یا لوازم موجود در کارگاه ها و مغازه ها محدود می شد. همانطور که مشخص است ارزش اموال غیرمنقول علاوه بر دنیای امروز حتی در دنیای قدیم نیز بسیار مشهود و غیرقابل انکار بوده است.

سهم الارث زن از شوهر در قوانین جدید

اجرای قانون سابق موجب ایجاد حس نارضایتی در زنان گردید و باعث شد تا جامعه با موج اعتراض زنان مواجه شود و با توجه به نقدهای گروه های مختلف و مطرح شدن موضوع در مجلس شورای اسلامی در نهایت موجب آن شد که قانون مذکور به شرح ذیل اصلاح شود.

  • زنی که شوهر وی صاحب فرزند است یک هشتم از اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول را در قالب ارثیه دریافت می کند.
  • زنی که شوهر وی دارای فرزند نیست به میزان یک چهارم ازعین اموال منقول و یک چهارم از قیمت اموال غیرمنقول را در قالب ارثیه دریافت خواهد کرد.

هرچند به نظر می رسد باز هم حقوق یک زن به عنوان مدیر خانه و فردی که فرزندان را بزرگ کرده است در خصوص ماترک بسیار اندک است اما حقوق مربوط به مهریه، اجرت المثل، نفقه گذشته و نحله می تواند این موارد را جبران کند.

ارث زن به موجب سبب است

وکیل انحصار وراثت : یکی از مواردی که باعث شده است تا سهم الارث زن از مرد در مقایسه با سایر طبقات ارث کمتر باشد این است که زن به موجب نسب از مرد ارث نمی برد بلکه سهم الارث او در قالب سبب است. رابطه سببیت باعث شده است تا زن در مقابل مرد برخی دیگر از حقوق مالی را به دست آورد که از جمله آن ها می توان به مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت و مواردی از این قبیل اشاره کرد.

همانطور که می دانید تقسیم ماترک نیازمند گواهی انحصار وراثت است و زمانی می توانیم با گواهی انحصار وراثت به تقسیم دارایی برجای مانده از متوفی میان وراث اقدام نمود که تمام هزینه های کفن و دفن و همچنین بدهی های وی از آن کسر شده باشد. مهریه زن، نفقه گذشته که پرداخت نشده است و همچنین نفقه دوران عده و اجرت المثل دوارن زوجیت از جمله بدهی هایی هستند که از جانب زن قابل مطالبه است و قبل از تقسیم ماترک باید پرداخت شوند.

سهم الارث زن در نتیجه وصیت مرد

اگر مرد در خصوص اموال خود وصیت خاصی را تنظیم نموده باشد وراث و قانون موظف است تا به آن عمل نماید مگر اینکه وصیت مورد نظر از میزان یک سوم از اموال متوفق تجاوز کند. بنابراین اگر مرد وصیتی نموده باشد که انجام آن باعث می شود تا به حقوق زن و حتی سایر وراث لطمه جدی وارد گردد و نتوان با باقی مانده اموال نسبت به پرداخت طلب بستانکاران و افراد ذی حق مانند زوجه عمل کرد، دادگاه موظف است نسبت به این مورد تصمیم مقتضی را صادر نماید طوری که به حقوق افراد لطمه جدی وارد نگردد و در صورت امکان به بخشی از درخواست متوفی نیز که در قالب وصیت است عمل گردد.

مشاوره حقوقی جعل

مشاوره حقوقی جعل اسناد و مدارک و امضا + 7 نکته مهم

مشاوره حقوقی جعل امضا و اسناد و مدارک تحصلی و اسناد رسمی و غیر رسمی : جعل در کلمه عبارت است از دگرگون کردن،منقلب نمودن،ساختن وایجاد کردن.
جعل در اصطلاح حقوقی عبارت است از:

ساختن نوشته یا سند، ساختن مهر یا امضاء اشخاص اعم از رسمی یا غیر رسمی، ایجاد تغییر در اسناد (که دارای انواع گوناگونی است و در ادامه به تفصیل بدان میپردازیم)،الحاق یک نوشته به نوشته دیگر،استفاده از مهر دیگری بدون دریافت اجازه از صاحب مهر، تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی آن.

بررسی جرم جعل اسناد از دیدگاه حقوقی

مشاوره حقوقی جعل

1- ساختن نوشته یا سند

سند یک نوشته ای است که در مقام دعوا یا دفاع قابل استناداست. سند به دو نوع رسمی یا غیر رسمی تقسیم می شود.
براساس قانون، نوشته تنهابه اوراق کاغذی محدود شده است. و به همین خاطر شبیه سازی و یا دگرگونی متقلبانه در برنامه های رایانه ای تابلوهای نقاشی یا نقشه های مهندسی مشمول این قانون نمی شود.
ساختن مهر یا امضاء اشخاص رسمی و غیر رسمی: امضاء عبارت است از علامتی است که فرد ذیل سند یا نوشته به جهت تأیید آن درج می نماید.

2- ایجاد تغییر در اسناد به روشهای زیر امکان پذیر است

  • خراشیدن : محو کردن قسمتی از حروف کلمه یا کلمات توسط اشیاء نوک تیز مانند:تیغ.
  • تراشیدن : از بین بردن کلمه یا کلمات به صورت کامل با یک شی نوک تیز مثل:تیغ
  • قلم بردن : ایجاد حالاتی به قصد ناخوانا کردن بخشی از سند بدون آنکه بخش دیگری به سند اضافه گردد.
  • الحاق : الحاق به معنای اضافه کردن است. مانند اضافه کردن یک عدد در کنار عداد درج شده در اسناد رسمی یا غیر رسمی.
  • محو کردن : از بین بردن قسمتی از سند به کمک مواد پاک کننده.
  • سیاه کردن : ایجاد حالاتی به قصد ناخوانا کردن بخشی از سند، به طور مثال پخش کردن جوهر به منظور ناخوانا نمودن.
  • اثبات : سندی را از حالت باطل شدن خارج کردن.

3- افزودن یک نوشته به نوشته دیگر:

زمانی که یک نوشته به بخش هایی از مطالب موجود در سند افزوده می شود به گونه ای که به نوشته ی واحد تبدیل گردد.

4- استفاده از مهر دیگری بدون دریافت اجازه از صاحب مهر

استفاده از مهر شخص دیگر و درج آن در زیر نوشته یا سند بدون آنکه از صاحب آن اذن گرفته شود.

5- تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی آن

به این معنا که در سند تاریخی درج گردد که قبل یا بعد از تاریخ حقیقی مندرج در سند باشد.

در جرم جعل مهر یا امضاء چه میزان شباهت لازم است؟

با توجه به آنچه که قانونگذار بیان نموده است میتوان چنین گفت که جعل به آن میزان از شباهت اطلاق می گردد که موجب فریب افراد شود. تا جایی که امکان تشخیص آن از اصل برای اشخاص عادی ممکن نباشد.
به همین سبب ملاک میزان ایجاد خطا واشتباه در افراداست. نه شباهت کامل در مهر و امضاء.
گاه ممکن است مهر یا امضاء هیچ شباهتی با نمونه اصلی نداشته باشد ولیکن آنچه که مهم است ایجاداشتباه درعموم افراد جامعه است.

موضوع جعل چیست؟

موضوع جعل شامل سند یا نوشته رسمی و سند یا نوشته غیر رسمی وهمچنین سایر موارد مذکور در قانون اعم از:

  • جعل تمبر
  • جعل علامت اداره های مختلف
  • جعل مهر
  • جعل اسکناس
  • جعل امضاء میباشد.

مجازات جرم جعل چیست؟

وکیل جعل : به دلیل آنکه تعیین درجه مجازات تعزیری به نوع و کیفیت وقوع جرم بستگی دارد.امکان اینکه به طور مطلق مجازات معینی برای جرم جعل بیان نمود وجود نداردو به همین جهت تعیین درجه ی مجازات جرم جعل نیز ممکن نیست.

برای مثال:

1- مجازات جعل احکام ، امضاء ، مهر ، فرمان یا دستخط مقامات دولتی:

هر فردی که احکام ، امضاء، مهر، فرمان یا دستخط مقام رهبری و یا روسای قوای سه گانه را با عنایت بر اعتبار مقام آن اشخاص جعل کند به حبس از سه تا پانزده سال محکوم خواهد شد.
به عبارتی دیگر مجازات جعل به اعتبار مقام آن اشخاص بستگی دارد.
هر فردی که احکام، امضاء، مهر یا دستخط معاون اول رئیس جمهور یا وزراء از حیث مقام رسمی آن افراد، جعل کند علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از یک تا ده سال محکوم خواهد شد.

2- مجازات جعل مهر، تمبر، علائم شرکتها و مؤسسات دولتی، نهادهای عمومی غیر دولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، شرکتهای دولتی یا غیر دولتی:

جعل مهر یا علامت نهادهای دولتی با توجه به قانون مجازات اسلامی علاوه بر جبران خسارت وارده یک تا ده سال حبس به همراه خواهد داشت.
جعل مهر یا علامت نهادهای عمومی غیر دولتی با توجه به قانون مجازات اسلامی علاوه بر جبران خسارت وارده شش ماه تا سه سال حبس به همراه خواهد داشت.
جعل مهر یا علامت شرکتها و تجارت خانه های غیر دولتی با توجه به قانون مجازات اسلامی علاوه بر جبران خسارت وارده سه ماه تا دو سال حبس به همراه خواهد داشت.

3- مجازات جعل حکم دادگاه ها، اسناد و حواله های صادره از خزانه ی دولتی و منگنه در نهایت تعیین کننده عیار طلا و نقره:

جعل حکم دادگاه ها، اسناد و حواله های صادره از خزانه ی دولتی و منگنه در نهایت تعیین کننده عیار طلا و نقره علاوه بر جبران خسارت وارده یک تا ده سال حبس به همراه خواهد داشت.

4- مجازات جعل در اسناد و نوشته های رسمی:

جعل مادی اسناد رسمی توسط کارمندان دولت در اجرای وظایف خود دارای یک تا پنج سال حبس یا جزای نقدی از شش تا سی میلیون ریال می باشد.

جعل مادی اسناد رسمی توسط افراد عادی دارای شش ماه تا سه سال حبس یا جزای نقدی از سه تا هجده میلیون ریال میباشد.

جعل معنوی اسناد رسمی توسط کارمندان دولت در اسناد راجع به وظایفشان دارای یک تا پنج سال حبس یا جزای نقدی از شش تا سی میلیون ریال می باشد.

5- مجازات جعل مدرک تحصیلی

جعل مدارک تحصیلی پایین تر (دیپلم)، مدارک حوزوی، مدارک مؤسسات کمک آموزشی، مدارک مؤسسات زبان های خارجی، در شمول جرم جعل اسناد عادی وارد خواهد شد.
تشدید مجازات جرم جعل مدرک تحصیلی:
مرتکب از کارکنان وزارتخانه ها، سازمانها و مؤسسات وابسته به دولت یا شهرداری ها یا نهادهای انقلاب اسلامی باشد که به نحوی از انحاء در امر جعل یا استفاده از مدارک و اوراق جعلی شرکت داشته باشد به حداکثر مجازات محکوم میگردد.
صرف نظر از اینکه از سمت خود سوء استفاده کرده باشد یا خیر.

6- مجازات جعل گواهی پزشکی و صدور گواهی بر خلاف واقع

هر فردی که به منظور معافیت خود و دیگری از خدمت دولت یا نظام وظیفه یا به منظور تقدیم به دادگاه گواهی پزشک را جعل کند به حبس از شش ماه تا یک سال و یا به جزای نقدی از سه تا شش میلیون ریال محکوم خواهد شد.
مجازات پزشک مرتکب جعل گواهینامه خلاف واقع

  • جاعل بدون دریافت مال یا وجه به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از سه تا دوازده میلیون ریال محکوم خواهد شد.
  • جاعل با دریافت مال یا وجه مجازات ارتشاء و استرداد و ضبط مال یا وجه به عنوان جریمه به همراه خواهد داشت.

7- مجازات عکس برداری از اوراق و مدارک

عکس برداری از اوراق مدارک، همچون کارت شناسایی، اوراق هویت شخصی و مدارک دولتی و عمومی و سایر مدارک که بدان شبیه است علاوه بر جبران خسارت وارده دارای حبس از شش ماه تا دو سال و یا جزای نقدی از سه تا هجده میلیون ریال خواهد بود.