وکیل تقسیم ارث و ترکه و 6 نکته ی مهم

وکیل تقسیم ارث با انجام صفر تا 100 امور مربوطه : ارث یکی از پیچیده ترین و پرسش برانگیز ترین مباحث حقوقی به شمار می رود که با چالش های معتددی همراه است. بسیاری از قوانین و مقررات ارث از فقه اسلامی گرفته شده و جزء احوالات شخصیه محسوب می شود. آشنایی با قوانین ارث برای هر فردی ضروری می باشد و بخش مهمی از حقوق او را در بر می گیرد. در ادامه با وکیل امور حسبی همراه باشید.

تعاریف پایه ی ارث

ارث مبحثی گسترده است که قبل از ورود به آن بهتر است با پاره ای اصطلاحات و تعاریف پایه ی آن آشنایی داشته باشید.

ارث به معنای اموال و دارایی هایی می باشد که پس از مرگ متوفی به جای می ماند. به عبارت دیگر ارث به معنای انتقال قهری دارایی ها و اموال اشخاص پس از مرگشان می باشد که ترکه نامیده می شود. متوفی شخصی است که فوت کرده و اموال و دارایی هایی از او به جا مانده که ترکه نام دارد.

هرگاه در مبحث ارث به مسأله ی توارث اشاره گردد به این معناست که دو نفر از نظر قانونی و شرعی می توانند از یکدیگر ارث ببرند. مانند دختر و پدر و یا  زن و شوهر.

وکیل تقسیم ارث

وکیل تقسیم ارث و ترکه : وارث به فرد یا افرادی گفته می شود که ترکه   متوفی را بر اساس رابطه ی نسب و یا سسب به ارث می برد و صاحب قانونی آن شناخته می شوند. رابطه ی بین افراد از طریق ولادت شرعی و حلال نسب می باشد. در واقع فرزندانی که به دنبال عقد ازدواج قانونی و شرعی متولد گردیده اند. پس فرزندان زنا زاده و نامشروع که خارج از عقد ازدواج به دنیا آمده باشند، شامل تعریف نسب نمی گردند. از خویشاوندان نسبی می توان به فرزندان و خواهر و برادر اشاره نمود.

سبب به رابطه ای اشاره می کند که به دنبال عقد ازدواج بین افراد ایجاد می گردد، مانند زن و شوهر.

درجات و طبقات ارث و ترکه

در مبحث ارث از نظر قانونی طبقه بندی هایی وجود دارد که به موجب آن اولویت وراث در ارث بردن مشخص می گردد. به عبارت دیگر پس از فوت متوفی، وراث او با توجه به درجات و طبقات ارث تشخیص داده می شوند. تمامی این طبقات و درجات در حیطه ی خویشاوندان نسبی متوفی قرار دارند:

  • طبقه ی اول : پدر ،مادر ،  اولاد

درجه ی دوم : اولاد اولاد ( نوه ها )

  • طبقه ی دوم : اجداد ( پدر بزرگ و مادر بزرگ ها ) ، برادر ، خواهر

درجه ی دوم : اولاد آنها ( خواهرزاده و برادرزاده ) ، پدر و مادر پدر بزرگ ها و پدر و مادر مادربزرگ ها

  • طبقه ی سوم : عمه ، عمو ، خاله ، دایی

درجه ی دوم :  اولاد آنها ( عمه ، عمو ،خاله ، دایی )

نکته ای که اهمیت دارد، افراد هر طبقه در موازات یکدیگر قرار می گیرند و ارث می برند. برای مثال: اگر فردی فوت کند و پدر و مادر و فرزندان او در قید حیات باشند، تمامی این افراد در ترکه ی به جا مانده از متوفی سهیم می باشند. به یاد داشته باشید که هیچ یکی از افراد اصلی یک طبقه مانع ارث بردن سایر افراد اصلی همان طبقه نخواهد شد.

در صورتی که هر یک از افراد طبقه ی اول زنده و در قید حیات باشد ، برای افراد طبقه ی دوم و سوم  سهم الارثی وجود ندارد. در رابطه با ارث درجات دوم هر طبقه متذکر می شویم که در شرایطی امکانپذیر است که هیچ یکی از افراد اصلی آن طبقه وجود نداشته و یا در قید حیات نباشند.

ارث همسر

با توجه به قوانین ایران و فقه اسلامی همسر متوفی از او ارث می برد و جزء وراث قانونی او شناخته می شود. در این رابطه قوانین خاصی وجود دارد که در ادامه به آن پرداخته ایم.

ارث مرد از زن 

ارث بردن مرد از همسر خود در صورتی امکانپذیر است که عقد دائم میان آنها جاری شود. پس در مباحث ازدواج موقت (صیغه) چیزی به نام ارث وجود ندارد و کاملا منتفی است. در صورت فوت همسر مرد، اگر صاحب فرزند باشند، مرد صاحب یک چهارم از اموال همسر خود می گردد. چنانچه فرزندی نداشته باشند، یک دوم از اموال زن به شوهرش به ارث خواهد رسید.

ارث زن از مرد 

ارث بردن زن از مرد منوط به عقد دائمی آنهاست. در صورتی که از ازدواج آنها از طریق صیقه یا عقد موقت انجام گردد، مسأله ی ارث ناممکن خواهد بود. هرگاه همسر زنی فوت کند، در صورت داشتن فرزند صاحب یک هشتم از اموال شوهر خود می گردد. اما در صورتی که زن از شوهر خود فرزندی نداشته باشد، یک چهارم از اموال شوهرش به عنوان ارث به او می رسد.

6 نکته ی مهم در رابطه با ارث

  1. ارث بردن از نامادری و ناپدری امکانپذیر نمی باشد.
  2. جنین می تواند صاحب سهم الارث گردد و چنانچه جنسیت او مشخص نباشد، سهمی معادل با سهم یک پسر برای او در نظر می گیرند. چنانچه متولد گردد و پس از تولد حتی یک ثانیه زنده باشد، در حکم فرزند شخص خواهد بود. بنابراین صاحب ورثه است و تمامی قوانین ارث در رابطه با او اجرا خواهد شد. جنینی که در شکم مادر خود مرده باشد و یا مرده به دنیا بیاید، سعم الارثی ندارد.
  3. در رابطه با فرزندخواندگی افراد بایستی متذکر شویم که چنین فرزندانی به عنوان وراث قانونی متوفی شناخته نمی شوند.
  4. افرادی که تغییر جنسیت داده اند در صورت احراز خویشاوندی با متوفی جزء وراث قانونی او به حساب می آیند.
  5. در فرضی که هر یک از ورثه دین خود را تغییر داده و از دین اسلام خارج شوند، به عنوان وارث قانونی متوفی شناخته نمی شوند.
  6. وصیتنامه ی متوفی تا میزان یک سوم اموال و دارایی هایش نافذ و قانونی می باشد. به این معنا که می تواند ثلث اموال و دارایی های خود را به هر شکلی که می خواهد وصیت کرده و واگذار نماید.

ارائه مشاوره حقوقی و پیگیری پرونده با وکیل تقسیم ارث

نگاهی مختصر به مبحث ارث و ترکه داشتیم و برخی از مهم ترین تعاریف و نکات را در این زمینه توسط وکیل تقسیم ارث و ترکه بیان نمودیم. مرگ مسئله ای است که همه انسانها در زندگی با آن مواجه می شوند. ارث دارای آثار و تبعات قانونی بسیار زیادی است و جزء یکی از مهم ترین حقوق افراد به شمار می رود.

ارث رابطه ی تنگاتنگی با خویشاوندی و دین وراث دارد و شما در هر نقطه ای از دنیا باشید به عنوان یک فرد مسلمان ایرانی ملزم به رعایت این قوانین و مقررات خواهید بود. قوانین ارث در ایران با توجه به دین و مذهب افراد اعمال می گردد و از آنجایی که به عنوان بخشی از احوالات شخصیه به حساب می آید، هر آیین و مذهبی دارای مقرراتی خاص و جداگانه در رابطه با ارث برای پیروان خود می باشد.

به همین جهت وکیل خوب و با تجربه در این خصوص می تواند بسیار یاری رسان باشد.

ازدواج دختر بدون اذن پدر با 4 شرط قانونی !!!

ازدواج دختر بدون اذن پدر ، در پاره ای شرایط خاص ازدواج بدون اجازه پدر امکانپذیر می باشد. اما این استثنایی است که قانون برای شرایط بسیار خاصی در نظر گرفته و یک قاعده ی مطلق به حساب نمی آید. با توجه به قانون مدنی و قوانین فقه شیعه ولایت پدر بر دختر خود امری مسلم است. این ولایت با آثار و تبعات حقوقی متعددی همراه می باشد که یکی از مهم ترین آنها اذن پدر برای ازدواج دختر باکره است.

تصور کنید پدری بدون توجیه منطقی و بدون استدلال موجه اذن ازدواج دختر خود را نمی دهد. در چنین شرایطی به نظر شما راهی برای ازدواج دختر وجود دارد؟ قانون همواره نگاهی فراتر و همه جانبه به موضوعات دارد و ساز و کار های قانونی مؤثری ارائه داده است. در ادامه با وکیل فرنیان فر همراه باشید.

ازدواج دختر بدون اذن پدر 4 شرط

نگاهی به ازدواج دختر از دیدگاه قانون

ازدواج یکی از سنت های حسنه ای است که دین اسلام تأکید ویژه ای بر روی آن دارد. با توجه به اینکه متون قانونی ما بر گرفته از قوانین اسلامی می باشد، همین دیدگاه در قوانین داخلی ما نیز منعکس گردیده . ازدواج و تشکیل خانواده یکی از ضروری ترین و مهم ترین اتفاقات در زندگی افراد به حساب می آید. بر اساس عرف و سنت کهن کسب رضایت و اجازه از پدر و مادر برای ازدواج ضروری است. این امر به خصوص برای دختران از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.

اما بد نیست بدانید علاوه بر عرف جامعه، قانونگذار نیز کسب اجازه ی پدر را برای ازدواج دختر ضروری دانسته . بر اساس ماده ی 1043 قانون مدنی : «ازدواج دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد، منوط به اجازه پدر یا جد پدری او است .»

در ریشه یابی و علل این امر بایستی به قوانین فقهی و اسلامی مراجعه کنیم. بر اساس قوانین اسلامی اجازه ی پدر و جد پدری برای ازدواج دختر باکره حتی پس از رسیدن به سن بلوغ الزامی است.این اذن به دنبال حق ولایت و سرپرستی به وجود می آید. به طوری که کسب رضایت برای ازدواج مادامی که دختر باکره باشد پابرجاست و محدود به سن خاصی نیست. همچنین از نظر نوع ازدواج تفاوتی بین ازدواج دائم و ازدواج موقت (صیغه) وجود ندارد.

در صورتی که دختری بدون رضایت پدر و یا جد پدری خود برای ازدواج اقدام نماید، عقد او غیرنافذ بوده و نیاز به تنفیذ از سوی پدر و یا جد پدری دارد. 

ازدواج دختر بدون اذن پدر در چه شرایطی امکانپذیر است؟

همانطور که پیشتر اشاره کردیم ازدواج دختر بدون اذن پدر قاعده ای مطلق نیست و در پاره ای موارد دختر می تواند بدون اذن پدر و یا جد پدری برای ازدواج خود اقدام نماید.

مواردی که دختر برای ازدواج خود نیازی به کسب اجازه از جانب پدر و یا جد پدری ندارد به شرح زیر می باشد:

  1. دختری که باکره نیست و بکارت خود را به دلایل متعددی نظیر بیماری، تصادف، برقراری رابطه و سایر موارد از دست داده است، برای ازدواج نیازی به کسب اجازه از پدر و یا جد پدری خود ندارد.
  2. در صورت فوت همسر و یا طلاق از همسر برای ازدواج مجدد، نیازی به کسب اجازه از پدر و یا جد پدری نیست. به یک نکته ی مهم توجه داشته باشید. در صورتی که دختر پس از طلاق کماکان باکره بماند، کسب اجازه ی پدر و یا جد پدری برای ازدواج مجدد مورد نیاز می باشد.
  3. در صورتی که پدر و یا جد پدری دختری بدون دلیل موجه و منطقی مانع ازدواج دختر شود ولی دختر خواهان ازدواج باشد، می تواند از طریق دادگاه حکم ازدواج قانونی خود دریافت نماید. در چنین شرایطی دختر باید مشخصات کامل مردی که انتخاب کرده را به دادگاه اعلام نماید. پس از بررسی های مورد نیاز حکم ازدواج دختر توسط دادگاه مدنی خاص صادر می گردد. با دریافت این حکم دختر و پسر می توانند با مراجعه به دفتر ثبت ازدواج برای ثبت آن اقدام نموده و بدین ترتیب عقد نکاح آنها جاری می گردد. در چنین شرایطی اجازه و رضایت پدر و یا جد پدری مورد نیاز نمی باشد.
  4. هرگاه پدر برای ازدواج دختر رضایت ندهد، می توان با رضایت جد پدری برای ازدواج اقدام نمود.

ارائه مشاوره حقوقی و راهنمایی حقوقی با وکیل فرنیان فر

برخی قوانین در نگاه اول سخت و گاهاً تبعیض آمیز به نظر می رسند. اما با نگاهی دقیق و تخصصی متوجه می شوید که در ورای هر قانونی، راهکارهایی برای حل مشکل پیش بینی شده. شناخت این راهکارها تخصصیست که فقط از طریق اشراف و تسلط بر قوانین طی سال ها تجربه و فعالیت مستمر در عرصه ی وکالت به وجود می آید.

ازدواج دختر بدون اذن پدر یک قاعده ی قانونی مطلق نیست و از طریق احکام قضایی می توان در این خصوص اقدام نمود. حضور یک وکیل خانواده متخصص می تواند شما را با جزئیات قانونی بیشتری آشنا سازد و بهترین نتایج را برای پرونده ی شما رقم بزند.

حق طلاق زن و 5 نکته پیرامون آن

حق طلاق زن از چالش برانگیزترین موضوعات حقوقی در سال های اخیر به شمار می رود. قوانین ایران حق طلاق را در درجه ی اول برای مرد به رسمیت شناخته است. به این معنا که مرد می تواند در هر شرایطی زن خود را طلاق دهد. این امر منوط بر پرداخت کامل حقوق مالی زن می باشد. اما این قاعده مطلق نیست و در شرایط خاصی حق طلاق با زن می باشد.

قانون مدنی پاره ای موارد را در راستای حق طلاق زنان پیش بینی نموده و دایره ی بسیار محدودی برای آن در نظر گرفته است.طلاق زن در این موارد با تشخیص دادگاه صورت می پذیرد. علاوه بر این امکان واگذاری حق طلاق به زن نیز وجود دارد. به نظر شما حق طلاق زنان در چه شرایطی قابل اعمال می باشد؟ آیا از شرایط تنظیم وکالتنامه ی طلاق اطلاعی دارید؟ در ادامه با وکیل خانواده – وکیل فرنیان فر همراه باشید.

حق طلاق زن چگونه به دست می آید؟

با توجه به ماده ی 1133 قانون مدنی و قوانین فقه اسلام طلاق به عنوان یکی از مهم ترین حقوق مردان شناخته شده است. اما قانونگذار موارد محدودی را در نظر گرفته که از طریق آن می توان برای زنان حق طلاق قائل شد. حق طلاق زن مانع از مطالبه ی حقوق مالی مانند مهریه نمی شود و زنان در کنار به دست آوردن حق طلاق می توانند به صورت تمام و کمال حقوق مالی خود را نیز دریافت نمایند. مسأله ی حق حضانت فرزند نیز به قوت خود باقیست و حق طلاق زن تأثیری بر آن نخواهد داشت.

حق طلاق زن در قانون

در یک نمای کلی حق طلاق زن به دنبال یکی از موارد زیر به وجود می آید:

اعطای وکالتنامه ی طلاق از سوی شوهر

حق طلاق از سوی مرد قابل واگذاری است و می تواند به وسیله ی تنظیم وکالتنامه به همسر خود واگذار نماید. در متن وکالتنامه می توان حدود اختیارات زن برای طلاق را مشخص نمود و نوع وکالت نیز را انتخاب کرد. وکالت در طلاق می تواند بدون هیچ شرطی و به صورت تام الاختیار و غیرقابل عزل به زوجه اعطا گردد. در واقع همانگونه که زوج می تواند وکالت طلاق را به وکیل خود اعطا کرده تا صیغه ی طلاق را جاری سازد می تواند، این وکالت را به همسر خود نیز اعطا نماید.

وکالتنامه ی طلاق عمدتا در طلاق توافقی مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال از نظر قانونی اعطای آن به زن محدودیتی ندارد و مرد هر زمان که مایل باشد می تواند با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی برای تنظیم و اعطای آن اقدام نماید. در متن وکالتنامه ی طلاق می توان به مواردی مانند بذل و بخشش مهریه و یا حق توکیل به غیر اشاره نمود. وکالت طلاق می تواند به صورت مطلق و مقید تنظیم و اعطا گردد.

شروط ضمن عقد

با توجه به ماده ی 1119 قانون مدنی زوجه می تواند هنگام انعقاد عقد نکاح شروطی را به عنوان شروط ضمن عقد در نظر بگیرد که در صورت احراز شروط مذکور حق طلاق داشته باشد. برای مثال زوجین می توانند شرط نمایند که در صورت مشاهده ی هرگونه سوءرفتار از سوی زوج، زوجه صاحب حق طلاق می گردد و می تواند از طریق قانونی برای آن اقدام نماید.در این صورت زوجه با مراجعه ی به دادگاه و احراز و اثبات هریک از موارد مذکور می تواند از همسر خود طلاق بگیرد. شرط ضمن عقد طلاق زوجه می تواند به صورت جداگانه و یا در سند ازدواج قید گردد.

شروط 12 گانه عقد ازدواج

در سند ازدواج پاره ای شروط قید گردیده که در صورت امضا و پذیرش آنها توسط زوج، برای زوجه حق طلاق به وجود می آید. در این صورت زن می تواند با اثبات مورد مذکور در دادگاه و بدون اجازه ی شوهر، به تنهایی برای طلاق خویش اقدام نماید. این شروط به شرح زیر می باشد:

  1. استنکاف شوهر از پرداخت نفقه زن برای مدت زمان شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به پرداخت نفقه. همچنین در مواردی که شوهر سایر حقوق واجب زن را برای مدت شش ماه وفا نکند و الزام او برای ایفا ممکن نباشد.
  2. هرگونه سوء رفتار (ضرب و شتم) و یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی برای زوجه غیر قابل تحمل باشد.
  3. ابتلاء زوج به هرگونه امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زندگی زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز بوده و امکانپذیر نباشد.
  4. جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نیست.
  5. عدم رعایت دستور دادگاه مبنی بر منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.
  6. محکومیت مرد به حکم قطعی مجازات پنج سال حبس و یا بیشتر و یا هرگونه محکومیت به جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت گردد و یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر بازداشت فرد شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.
  7. ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کرده است.
  8. ترک محل زندگی خانوادگی توسط مرد بدون عذر موجه برای مدت زمان شش ماه.
  9. محکومیت قطعی زوج مبنی بر ارتکاب جرم و انجام هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و یا شئون زوجه باشد .
  10. در صورتی که پس از گذشت پنج سال زوجه از شوهر خود به دلیل عقیم بودن و یا سایر عوارض جسمی زوج صاحب فرزند نشود.
  11. مفقودالاثر بود زوج برای مدت زمان شش ماه.
  12. ازدواج مجدد زوج بدون کسب رضایت از همسر.

تشخیص تمامی موارد فوق با دادگاه می باشد.

عدم پرداخت نفقه

ماده ی 1129 قانون مدنی به مساله ی حق طلاق زن در صورت استنکاف مرد از پرداخت نفقه اشاره می نماید. با توجه به این ماده عدم پرداخت نفقه یا هرگونه عدم توانایی مرد در پرداخت آن از مواردیست که به استناد آن زن می تواند برای طلاق خود اقدام نماید. این موارد با تشخیص دادگاه صورت می پذیرد.

عسر و حرج زن

عسر و حرج زن از مهم ترین موادیست که به موجب ماده ی 1130 قانون مدنی برای زن حق طلاق به وجود می آورد. عسر و حرج به شرایطی اشاره می کند که ادامه ی زندگی زناشویی برای زن امکانپذیر نیست و یا به شدت مخاطره آمیز خواهد بود. اثبات و احراز عسر و حرج توسط دادگاه صورت می پذیرد. از مصادیق عسر و حرج می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. ترک زندگی خانوادگی برای مدت زمان 6 ماه متوالی و یا 9 ماه متناوب در طول یک سال بدون عذر موجه.
  2. اعتیاد زوج به مواد مخدر و یا مشروبات الکلی به گونه ای که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد.
  3. محکویت قطعی زوج به حبس برای مدت زمان 5 سال یا بیشاتر
  4. هرگونه ضرب و شتم و سوءاستفاده مستمر از زوجه که قابل تحمل نباشد.
  5. ابتلا زوج به بیماری های صعب العلاج روحی و روانی و سایر بیماری های صعب العلاج به گونه ای که ادامه ی زندگی برای زوجه امکانپذیر نباشد.

مشاوره حقوقی خانواده با وکیل فرنیان فر

حق طلاق زن از مواردیست که در قوانین ایران پیش بینی شده و به آن اشاره شده است. در صورت تشخیص دادگاه و صدور حکم طلاق برای زن نیازی به رضایت شوهر نیست و مراحل قانونی طلاق بدون حضور شوهر انجام می گردد. در رابطه با وکالتنامه ی طلاق شرایط به مراتب آسان تر است و با مراجعه ی به دفترخانه می توان برای آن اقدام نمود.

حضور وکیل طلاق توافقی می تواند بهترین نتایج را برای پرونده ی شما رقم بزند و از امر اطاله ی دادرسی جلوگیری نماید.